معرفی مکاتب روانشناسی + فیلم آموزش روانشناسی
روانشناسی یکی از رشتههای مهم در زیرشاخههای پزشکی است که با احساسات و رفتارهای انسانها سروکار دارد و معمولاً اختلالات روانی و فکری و ذهنی افراد با روانشناسی درست میتواند بهراحتی درمان شود. اینکه یک روانشناس بتواند تشخیص درستی از وضعیت یک مراجع داشته باشد و بتواند تصمیم درستی برای انتخاب روش درمانی او بگیرد، بستگی به این دارد که از چه مکتبی استفاده کند و چطور تحلیل و تفسیر رفتارها و احساسات مراجع را انجام دهد. درگذشته به این صورت بود که هر روانشناس از یک مکتب خاص روانشناسی پیروی میکرد و برای تشخیص و درمان مراجع از همان مکتب خاص استفاده میکرد، اما با پیشرفت علم روانشناسی و همچنین پیچیدهتر شدن انسانها، دیگر نمیتوانیم با شناخت و پیروی از یک مکتب خاص تشخیص درست و درمان نتیجهبخشی را داشته باشیم.به همین خاطر در دنیای فعلی روانشناسان باید با انواع مکاتب آشنا باشند تا بتوانند برای هر بیمار خود، باتوجهبه وضعیتی که دارد تشخیص متفاوتی بدهند و روش درمانی متفاوتی را انتخاب کنند. در این مقاله میخواهیم در مورد مکاتب روانشناسی صحبت کنیم و بگوییم که مهمترین مکاتبی که در روانشناسی وجود دارند چه هستند و هرکدام روی چه چیزی تمرکز دارند تا بتوانید با این مکاتب آشنا شوید و اگر روانشناس هستید، اطلاعات خودتان را در این زمینه افزایش دهید و اگر قصد دارید در مورد روانشناسی بیشتر بدانید، بتوانید اصول اصلی این مکاتب را متوجه شوید. اگر به دنبال این هستید که در مورد مکاتب روانشناسی بیشتر بدانید و اطلاعات خودتان را در مورد آنها افزایش دهید، از شما میخواهیم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا بتوانیم به شما اطلاعات ارزشمند و جالبی را در مورد انواع مکتبهای روانشناسی بدهیم و کمک کنیم آنها را بهتر بشناسید.
مکاتب روانشناسی چه هستند؟
اما برای اولین بار کار گوستاو یونگ با اینکه مکتب خاص خود را داشت، گفت نمیتواند برای درمان ذهن و روح انسان که تقریباً پیچیدهترین سیستمهای دنیا هستند، خود را محدود به یک نگرش خاص کند و به مکتب خاصی گرایش داشته باشد. به همین خاطر امروزه نیز روانشناسان سعی میکنند با شناخت انواع مکاتب و روشهای درمانی، بر اساس هر مراجعهکنندهای که دارند، مکتب مناسب و روش درمانی مناسبی را انتخاب کنند که طرف مقابل را بهراحتی درمان کنند و بتوانند مشکلات ذهنی و احساسی او را برطرف کنند. البته تمام مکاتبی که وجود دارند نظریه هستند و هیچکدامشان قطعی نیستند؛ اما این نظریهها در حال حاضر تنها اطلاعات موجود در مورد علم روانشناسی هستند که ما در دسترس داریم و ممکن است در آینده و با پیشرفت بیشتر علم روانشناسی، خیلی از این مکاتب منسوخ شوند و مورداستفاده قرار نگیرند. اگر دانشجوی روانشناسی یا روانشناس هستید و میخواهید در مورد روانشناسی شخصیت بیشتر بدانید، پیشنهاد میکنم با مراجعه به لینک زیر آموزش روانشناسی شخصیت فرادرس را دریافت کنید:
معروفترین مکاتب روانشناسی
مکتب زیستشناختی
اولین مورد از مکاتب روانشناسی، مکتب زیستشناختی است. این مکتب بر این موضوع تمرکز دارد که اکثر رفتارها و مشکلات ذهنی که انسانها درگیر آن میشوند، از فرایندهای زیستی و رفتاری به وجود میآید و بیشتر از محیط و درون شخص نشات میگیرد. مثلاً طبق این مکتب، اگر فردی دچار احساسات نامناسبی است و این احساسات باعث شدهاند که حالات ذهنی و روانی مناسبی نداشته باشد، احتمالاً چنین مشکلی بهخاطر واکنشهای شیمیایی که در مغز او اتفاق افتاده است و میتوان با کنترل این واکنشها مشکل را رفع کرد.مکتب رفتارگرایی
دومین مورد از مکاتب روانشناسی، رفتارگرایی است. این مکتب همانطور که از نامش پیداست، روی رفتارهای قابلدیدن انسانها تمرکز دارد و بر همین اساس سعی میکند تشخیص دهد که انسان چه مشکلاتی دارد و چه درمانهایی برای او مناسب است. جالب است بدانید که این مکتب میگوید خیلی از رفتارهای نادرست ما بهخاطر محیط است و آموزش و محیط میتوانند نقش بسیار مهمی در رفتارهایی که از خود نشان میدهیم داشته باشند. همچنین این مکتب هنوز هم در بین روانشناسان بسیار رایج است و در برنامههای درمانی روانشناسی، کاربرد بسیار زیادی دارد و توانسته جایگاه خود را بعد از سالهای زیاد همچنان حفظ کند.مکتب واقعگرایی خام
سومین مکتب روانشناسی، واقعگرایی خام نام دارد. این مکتب همانطور که از نامش مشخص است، دیدگاهی خام و بدون تغییر به جهان و افکار انسان دارد و میگوید همه چیز را همانطور که هستند باید ببینیم و به همین خاطر اگر فردی از خود دیدگاهی نامناسبی دارد، احتمالاً دچار ناآگاهی و غیرمنطقی بودن است و میتوانیم با تغییر این موضوع، دیدگاه فرد را نیز نسبت به خودش و جهان اطراف تغییر دهیم. این مکتب بیشتر برای درمانهای فوری مورداستفاده قرار میگیرد و بهصورت یک مسکن است که میتواند موقتاً مشکلات را حل کند، اما برای درمانهایی که نیاز به ریشهیابی و حل مشکل عمیق دارند، خیلی مناسب نیست.مکتب ساختارگرایی
چهارمین مورد از مکاتب روانشناسی، ساختارگرایی است. این مکتب بر روی این موضوع متمرکز است که ما باید افکار ذهنی افراد را به اجزایی اساسی تجزیه کنیم تا بتوانیم درک درست و تشخیص مناسبی از آنها داشته باشیم و سپس درمان مناسب را انجام دهیم. به همین خاطر در این مکتب از روشهای درمانی مانند دروننگری و... استفاده میشود که بهصورت عمیق افکار فرد را مورد بررسی قرار میدهند و سعی میکنند به درمان این افکار و ذهن افراد بپردازند.مکتب عملکردگرایی
پنجمین مورد از مکاتب روانشناسی، عملکرد یا کارکردگرایی است. این مکتب نیز مشابه مکتب قبلی است با این تفاوت که در مکتب قبلی یعنی ساختارگرایی، ما روی این متمرکز میشویم که افکار انسانها را به اجزای اساسی تجزیه کنیم تا بتوانیم آنها را شناسایی و تشخیص درستی از وضعیت فرد داشته باشیم. اما در عملکردگرایی، بهجای تجزیه افکار، به این توجه میشود که افکار فرد باعث بروز چه رفتارها و عملکردهایی میشوند و بهاینترتیب سعی میشود که فرد موردنظر مورد درمان قرار بگیرد تا بتواند با وجود همان افکاری که دارد، عملکرد بهتری را از خود نشان دهد و تأثیر افکار را در عملکردهایی که دارد کمرنگتر کند.مکتب گشتالت گرایی
مکتب بعدی که در روانشناسی وجود دارد و از مکاتب قدیمی روانشناسی به شمار میرود؛ گشتالت گرایی است. این مکتب برخلاف مکاتب قبلی که معرفی شدند، بهجای اینکه بخواهد افکار و رفتارهای انسان را تجزیه کند، روی این موضوع متمرکز است که جهان یک کل واحد است و باید به رفتارها بهصورت واحد و کلی نگاه کنیم تا بتوانیم تشخیص درستی داشته باشیم. این مکتب بهجای تجزیهوتحلیل افکار افراد، آنها را بهصورت کلی و به همان صورتی که هستند بررسی میکند و بهاینترتیب سعی میکند که همه جوانب را در نظر بگیرد و تشخیص درستتری را ارائه دهد.مکتب شناختگرایی
هفتمین مورد از مکاتب روانشناسی که طرفداران خاص خود را دارد و در نقد مکتب ساختارگرایی ایجاد شده است، شناختگرایی است. این مکتب بهجای اینکه مانند ساختارگرایی تنها تأثیرات محیط بیرونی را روی رفتار بررسی کند، تأثیرات محیط درونی را نیز روی رفتارهای انسان بررسی میکند و سعی میکند نگاه جامعتری را به این موضوع داشته باشد. این مکتب بهنوعی یک مکتب میانرشتهای است که با علوم دیگری مانند زبانشناسی، فلسفه و عصبشناسی نیز در ارتباط است و بهاینترتیب سعی میکند که تشخیص درستتر و جامعتری را از رفتارهای انسانها داشته باشد و روش درمانی مناسبی را برای آنها انتخاب کند. این مکتب در کنار رفتارهای انسان، روی تفکرات، نحوه پردازش و یادگیری و فرایندهای ذهنی دیگر نیز متمرکز است و سعی میکند با نگاهی کلیتر و جامعتر به تمام این فرایندها، نتیجه بهتری را برای مراجعهکننده ایجاد کند.مکتب روانکاوی
یکی دیگر از مکاتب معروف روانشناسی که توسط فروید معرفی شده است، مکتب روانکاوی است. این مکتب روی این موضوع متمرکز است که اکثر اوقات مشکلات ذهنی و روانی انسان، بهخاطر ضمیر ناخودآگاه اوست و این موضوع میتواند تأثیر بسیار زیادی را روی رفتارها و افکار انسان داشته باشد. به همین خاطر روش درمانی که در این مکتب ارائه میشود، بیشتر روی بهبود ضمیر ناخودآگاه افراد متمرکز است و سعی میکند که ذهنیت فرد را تغییر داده و ضمیر ناخودآگاه او را از افکار و باورهای نادرست پاک کند تا فرد بتواند رفتارهای بهتری را از خود نشان دهد و عملکرد بهتری نسبت به گذشته داشته باشد.مکتب انسانگرایی
مکتب دیگری که جزو مکاتب مهم و تأثیرگذار روانشناسی محسوب میشود، انسانگرایی نام دارد. این مکتب برخلاف روانکاوی و رفتارگرایی، بیشتر روی این تأکید دارد که انسان میتواند آزادانه کارهایی که میخواهد را انجام دهد و به همین خاطر روی مواردی همچون خودشکوفایی و یافتن استعدادهای بالقوه تأکید دارد. در این مکتب بهجای اینکه به انسان گفته شود ناکارآمد است، سعی میشود به فرد کمک شود که تواناییهای خود را کشف کند و بتواند کارآمدی خود را پیدا کرده و به شکوفایی بیشتری در زندگی خود برسد.مکتب اگزیستانسیال
مکتب بعدی که جزو مکاتب مشهور روانشناسی است، اگزیستانسیال نام دارد. این مکتب که کتابهای معروفی نیز در مورد آن نوشته شدهاند، روی فلسفه وجودی افراد تمرکز دارد و میگوید که هر فرد بسیار فراتر از اجزایی است که دارد و به همین خاطر برای تشخیص درست، درمانگر باید خود را غرق در او و دنیای او کند تا بتواند درک بهتری از فرد داشته باشد.مکتب پویه نگر
مکتب بعدی که جزو مکاتب روانشناسی معروف نیز هست، مکتب پویه نگر نام دارد. این مکتب روی این موضوع تمرکز دارد که خیلی از رفتارها، احساسات و تصمیمگیریهای ما باتوجهبه شخصیت و اطلاعاتی که درون ناخودآگاه ما است و ممکن است از آنها آگاه نباشیم شکل میگیرند. به همین خاطر روش درمانی این مکتب، بیشتر روی این تمرکز دارد که به کشف و تحلیل علایق ریشهای فرد و تمایلات او بپردازد و سعی میکند این موضوع را در افراد کشف کند که دلایل ریشهای آنها برای رفتار و احساساتشان چیست.مکتب طرحواره درمانی
طرحواره درمانی که یک کتاب مشهور نیز در مورد آن نوشته شده است، یکی دیگر از روشهای درمانی در روانشناسی است که ترکیبی از چند مکتب دیگر است و به همین خاطر توانسته موفقیت خوبی را در درمانهای مراجعهکنندگان داشته باشد. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ، در مورد این روش کاملاً توضیح داده است و کمک میکند که بتوانید طرحوارههای ذهنی خودتان که باعث شدهاند شما عملکردها و رفتارهای خاصی را داشته باشید درک کنید و بتوانید به تغییر و بهبود این طرحوارهها بپردازید.کلام آخر در مورد معرفی مکاتب روانشناسی
اگر میخواهید در مورد علم روانشناسی بیشتر بدانید، باید آموزشهای مربوط به این حوزه را مشاهده کنید تا بتوانید به صورت کامل به تمامی مباحث مربوط به این حوزه مسلط شوید. برای این موضوع میتوانید آموزشهای مربوط به روانشناسی را در فرادرس مشاهده کنید تا اطلاعات جامع و کاملی را در این زمینه کسب کنید. برای مشاهده آموزشهای روانشناسی فرادرس، کافیست روی لینک زیر کلیک کنید و آموزشهای موردنیاز خودتان را تهیه کرده و با آنها یادگیری خودتان را شروع کنید.