ارزانترین‌ها پرفروش‌ها بهترین محصولات گوشی آموزش آشپزی
×
لیست پرفروش ترین گوشی ایران
مشاهده قیمت

زندگینامه کوروش بزرگ یا کوروش کبیر + عکس ها

زندگینامه کوروش بزرگ یا کوروش کبیر + عکس ها

کوروش دوم، کوروش بزرگ یا کوروش کبیر، که کورش هم نوشته می‌شود، بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که به مدت سی سال، در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتسیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند که رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند. دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های نخستین زندگی او، روایت‌های گوناگونی، وجود دارد؛ اگرچه هر یک، سرگذشت زاده شدن وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند؛ اما شرحی که آن‌ها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر، شبیه افسانه است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند؛ ولی فقط یکی از آن‌ها را معتبر می‌داند. طبق نظر کسنوفون از سده پنجم تا سده چهارم پیش از میلاد مسیح، سلسله داستان‌های متفاوتی دربارهٔ کوروش، نقل می‌شده‌است.
عکس تاریخی گرفته شده از پاسارگاد توسط ارنست هرتسفلد.
*عکس تاریخی گرفته شده از پاسارگاد توسط ارنست هرتسفلد.
کوروش ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثه‌تَگوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطلاع کمی دربارهٔ جزئیات این نبردها وجود دارد.

در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.

هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جنگ با ماساگتها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را بیش‌تر مورخان جدید رد می‌کنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است.

تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت‌شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌است یا حداقل، خبر مرگ وی و برتخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است.

پیش از سال ۵۵۰ قبل از میلاد پارس‌ها نقش به سزایی در تحولات دنیا بازی نمی‌کردند اما در این سال پیروزی‌ها و فتوحات کوروش بر سلاطین همسایه آغاز گردید. کوروش یک نظامی نابغه بود، به‌طوری‌که بین سال‌های ۵۵۰ تا ۵۳۹ پیش از میلاد با فرماندهی موفق لشکریانش پیروزی‌های متعددی کسب نمود. گستردگی پهنه حکومت کوروش تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد از شرق، رود سند در هندوستان و از غرب، آناتولی بود. این قلمرو حکومتی ۳۲۰۰ کیلومتر طول داشت.
Cyrus II of Persia, commonly known as Cyrus the Great, and also called Cyrus the Elder by the Greeks, was the founder of the Achaemenid Empire, the first Persian Empire. Under his rule, the empire embraced all the previous civilized states of the ancient Near East, expanded vastly and eventually conquered most of Western Asia and much of Central Asia. From the Mediterranean Sea and Hellespont in the west to the Indus River in the east, Cyrus the Great created the largest empire the world had yet seen. Under his successors, the empire eventually stretched at its maximum extent from parts of the Balkans (Bulgaria-Paeonia and Thrace-Macedonia) and Eastern Europe proper in the west, to the Indus Valley in the east. His regal titles in full were The Great King, King of Persia, King of Anshan, King of Media, King of Babylon, King of Sumer and Akkad, and King of the Four Corners of the World. The Nabonidus Chronicle notes the change in his title from simply "King of Anshan", a city, to "King of Persia". Assyriologist François Vallat wrote that "When Astyages marched against Cyrus, Cyrus is called "King of Anshan", but when Cyrus crosses the Tigris on his way to Lydia, he is King of Persia . The coup therefore took place between these two events."

The reign of Cyrus the Great lasted c. 30 years. Cyrus built his empire by first conquering the Median Empire, then the Lydian Empire, and eventually the Neo-Babylonian Empire. He led an expedition into Central Asia, which resulted in major campaigns that were described as having brought "into subjection every nation without exception". Cyrus did not venture into Egypt, and was alleged to have died in battle, fighting the Massagetae along the Syr Darya in December 530 BC. He was succeeded by his son, Cambyses II, who managed to conquer Egypt, Nubia, and Cyrenaica during his short rule.

Cyrus the Great respected the customs and religions of the lands he conquered. This became a very successful model for centralized administration and establishing a government working to the advantage and profit of its subjects. In fact, the administration of the empire through satraps and the vital principle of forming a government at Pasargadae were the works of Cyrus. What is sometimes referred to as the Edict of Restoration (actually two edicts) described in the Bible as being made by Cyrus the Great left a lasting legacy on the Jewish religion. According to Isaiah 45:1 of the Hebrew Bible, God anointed Cyrus for this task, even referring to him as messiah (lit. "His anointed one") and he is the only non-Jewish figure in the Bible to be called so.

Cyrus the Great is also well recognized for his achievements in human rights, politics, and military strategy, as well as his influence on both Eastern and Western civilizations. Having originated from Persis, roughly corresponding to the modern Iranian province of Fars, Cyrus has played a crucial role in defining the national identity of modern Iran. The Achaemenid influence in the ancient world eventually would extend as far as Athens, where upper-class Athenians adopted aspects of the culture of the ruling class of Achaemenid Persia as their own.

In the 1970s, the last Shah of Iran Mohammad Reza Pahlavi identified his famous proclamation inscribed onto the Cyrus Cylinder as the oldest known declaration of human rights, and the Cylinder has since been popularized as such. This view has been criticized by some historians as a misunderstanding of the Cylinder"s generic nature as a traditional statement that new monarchs make at the beginning of their reign.

منابع زندگی کوروش

مهم‌ترین منابع کلاسیک یونانی برای زندگانی کوروش، هرودوت (حدود ۴۸۴ تا ۴۲۵ پیش از میلاد)، کسنوفون (حدود سال‌های ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد) و کتسیاس (سال‌های ۴۱۵ تا ۳۹۸ پیش از میلاد در ایران) است. مهم‌ترین منابع شرقی، رویدادنامه معروف نبونئید، شاه کلدانی است که از کوروش شکست خورد و گزارش خود کوروش، استوانه کوروش است.

در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ کوروش هخامنشی سخن گفته‌اند، مهم‌ترین آن‌ها هرودوت، کتسیاس و کسنوفون هستند. با بررسی این نوشته‌ها مشخص می‌شود که در روزگاران پس از مرگ بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، جاذبه‌ها و دافعه‌های شخصیت وی، مانند مردان بزرگ تاریخ، سرگذشت او را نزد ایرانیان در هاله‌ای از ابهام روایات گوناگون و متناقض فرو برده بود. به نظر می‌رسد، می‌توان گزارش‌های ایرانی دربارهٔ کوروش را به ۳ دسته تقسیم کرد: روایت دوستداران، روایت مخالفان، روایت میانه‌روها. از میان ۳ مورخ مشهور یونانی، کسنوفون به تبعیت از کوروش جوان، روایت دوستداران کوروش بزرگ را گزارش کرد؛ کتسیاس به پیروی از فضای حاکم بر دربار اردشیر دوم، روایت مخالفان کوروش را نقل نمود؛ و هرودوت تحت تأثیر طبع معتدل و شخصیت معقول داریوش - که تا روزگار اردشیر یکم هخامنشی نیز تداوم یافت - روایت میانه‌روها را دربارهٔ کوروش در بیان آورد.

هرودوت

از میان منابع کهن، نوشته‌های هرودوت تا حدودی قابل اعتماد است و پژوهش‌های نوین باستان‌شناسی هم در پاره‌ای از موارد، گفته‌های او را تأیید می‌کنند. مورخین معاصر، معتقدند که هرودوت همواره مسائل مهم تاریخی را با افسانه‌پردازی آمیخته‌است. هرودوت دوران کودکی و رشد کوروش را بر اساس افسانه‌های عامیانه و غیرواقعی نقل می‌کند. هرودوت، صفاتی کاملاً منفی به کوروش نسبت می‌دهد و این صفات، گاه حتی جنبه غالب به خود می‌گیرند. گرچه تصویر سنتی، جنبه‌های مثبت شاه را مخدوش نمی‌سازد و بر آن اثری ندارند. کوروش نیز گاه ممکن بوده سختگیر و بی‌مدارا، تندخو و آتشین‌مزاج شود. عاقبت کار او نیز، تصویری از اندیشه هرودوت دربارهٔ فرمانروایی توسعه‌طلب است که وقتی از حد خود فراتر رفته، قادر به تحقق اهداف خود نگشته‌است. منتهی هرودوت، به رغم احتیاط‌های خود نسبت به برخی سنت‌های شفاهی دربارهٔ کوروش (مثل آنهایی که منشأ ایرانی دارند)، نتوانسته دربارهٔ جذابیت شخصیت پادشاه پارس، مقاومت کند.

کسنوفون

دربارهٔ کسنوفون و کتاب او، «سیرت کوروش» (یا کوروش‌نامه) باید گفت که سرشت تخیلی و تصور کتاب او تا مدت‌ها، مورد قبول خاورشناس‌ها بوده‌است؛ اما این کتاب، امروزه در شمار آثار ویژه ادبی طبقه‌بندی شده‌است. این کتاب، گرچه بازتاب مشاهدات شخصی کسنوفون در مقام نویسنده (سرباز و شاهد عینی سبک زندگانی پارسی‌ها) است، و گرچه ممکن بوده بعضی اطلاعات دربارهٔ پارسی‌ها را در میان خوانندگان خود بدیهی فرض کرده باشد، اما هرگونه سنجش و ارزیابی کوروش‌نامه، به عنوان کتابی تاریخی، پذیرفتنی نیست. در گذشته، بر منش یونانی این کتاب به درستی، تأکید شده و آن را با «آیینه‌های شاهزادگان» قیاس کرده‌اند که حاصل مباحثات دربارهٔ دولت آرمانی (و سیاست‌مدار آرمانی) بوده که در سده چهارم پیش از میلاد، در هلاس مقبولیت و محبوبیت عام زیادی داشته‌است. با وجود این، دانشمندان پسین‌تر، این تصویر را مرتبط با حماسه سنتی ایران و فولکلور ایرانی دانسته‌اند. گرچه دانش امروزی ما، اهمیت نسبی این دو عنصر را می‌تواند تمایز دهد، روشن است که کسنوفون، خواستار ترسیم چهره‌ای جذاب از کوروش بوده‌است.

کتسیاس

کتسیاس پزشکی یونانی بوده که میان سال‌های ۴۱۵ تا ۳۹۸ پیش از میلاد، به عنوان پزشک پروشات همسر داریوش دوم و اردشیر دوم پادشاه هخامنشی در دربار ایران زیسته‌است و ۲۳ جلد کتاب تحت عنوان «پارسیان» (The Persica) نگاشته‌است که اصل آن از بین رفته‌است.

به عقیده اشمیت، گرچه بخش عمدهِ منبع اصلی نوشته‌های کتسیاس دربارهٔ پارسی‌ها (کتاب پرسیکا) را در دست نداریم، اما کسانی همچون نیکلاس دمشقی، همچنین مورخین پس از کسنوفون، شامل آلیان، آثنئیوس، فالرون دمتریوسی، پلوتارک، پلینی، استفانوس بیزانسی، استرابو، جان تیتز و سودا از او نقل کرده‌اند. گرچه قسمت کوچکی از آثار او در این آثار پراکنده به چشم می‌خورد، ولی می‌توان با قاطعیت گفت که او، «یکی از پدران رمان‌نویسی تاریخ» است.

دیاکونوف معتقد است که نوشته‌های کتسیاس جنبهٔ داستان‌سرایی و تفریح انگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کرده‌اند، گفته‌های آنان بسیار با هم اختلاف دارند در مواردی که بتوان این اختلاف‌ها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفته‌های کتسیاس نادرست است. جعفری دهقی، روایاتی که از ژوستین و نیکلای دمشقی به نقل از کتسیاس ارائه می‌دهد، را زاییدهٔ مقاصد سیاسی و تبلیغاتی می‌داند. کتسیاس ادعا می‌کند که از سالنامه‌های رسمی ایرانی و مشاهدات شخصی‌اش به عنوان پزشک دربار در نوشتن کتابش استفاده کرده‌است، ولی بررسی‌های بیشتر نشان داده که وی حتی به زبان‌های شرقی آشنا هم نبوده‌است. اگر کتسیاس از سالنامه‌های رسمی استفاده می‌کرد، ممکن نبود آنچه را که نمی‌داند، نداند؛ ولی در عوض چیزهایی را «می‌داند» که وجود آن‌ها در سالنامه‌های رسمی، محال محض است. با این حال، نمی‌توانیم تماماً از نوشته‌های کتسیاس صرفنظر کنیم زیرا وی زمان درازی را در ایران هخامنشی بسر برد و با هخامنشیان رابطه زیادی داشت و روایات زیادی را شنیده‌است و گاهی در بین مطالب بی‌ارزشی که نقل می‌کند، یک نام یا روایتی یافت می‌شود که محال است خود او جعل کرده باشد.

استوانه کوروش

منشور کوروش نیز به نوبه خود، سندی تلقی نمی‌شود که به‌طور تصادفی به دست ما رسیده باشد. این استوانه، نوعی کارنامه است که برای فرمانروای جدید تدوین گشته و معرف صفات او علیه پس‌زمینه‌ای است که ظاهراً به قدردانی از مردوک (خدای شهر بابل) می‌پردازد؛ بنابراین مناسب چارچوب نبرد ایده‌گرایانه شاه قدیم و جدید است؛ و دربارهٔ منش کوروش، کمتر سخن می‌گوید و بیشتر حاکی از تلاش‌های وی برای مشروعیت بخشی به خود و مهارتش در استفاده از سنت‌ها و الگوهای محلی، برای تحقق اهداف خویش است.

اسناد رسمی

حدود شش هزار اسناد قانونی، اقتصادی و دیوانسالاری از اسناد شخصی و بایگانی معبد بابلی‌ها در دوران هخامنشیان پیدا شد که تاکنون منتشر گشتند. این اسناد با زبان اکدی و لهجه پساایلامی، بر روی الواح گلی مکتوب شده‌اند. این اسناد شامل متون قرار، گرونامه، قرارداد برای فروش و کرایه زمین و خانه‌ها، رسید پرداخت مالیات، بایگانی اقدامات دربار و … هستند. پانصد مورد از این اسناد، نامه‌های اداری یا شخصی هستند. اکثر این متون متعلق به دوران‌های پادشاهی کوروش، کمبوجیه و داریوش یکم هستند. همچنین، حدود بیست سند در مناطق اکباتان، پرسپولیس، هومدشو (در مجاورت پرسپولیس)، شوش و دیگر شهرهای غربی و جنوب غرب ایران کشف شد. این اسناد، نماینگر شرح معاملات تاجران بابلی در ایران هستند یا در چند مورد محدود، بابلی‌هایی هستند که در آنجا سکونت گزیدند.

منابع پسین‌تر

موسی خورنی چندین بار در تاریخ خود، از کوروش نام می‌برد. او می‌نویسد: «او (تیگران) کوروش را یاری کرد تا سیطره مادها را براندازد». خورنی در کتاب دوم، لشکرکشی کوروش علیه لیدیه را آورده‌است.

نام، تبار و خانواده

نام کوروش در منابع مختلف به صورت‌های گوناگونی ذکر شده‌است. در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی که به خط و زبان پارسی باستان نگاشته شده‌اند، به صورت «کورو» یا «کوروش» و در صیغهٔ مضافٌ‌الیه «کورائوش» خوانده می‌شد. در نسخهٔ عیلامی سنگ‌نبشته‌ها «کوراش» و در متون اکدی «کورِش» نوشته شده‌است. این نام در تورات به صورت «کورُش» و «کورِش» ضبط شده. در زبان یونانی آن را «کورُس» می‌گفته‌اند که همین نام با اندکی اختلاف در اروپا «سایروس» یا «سیروس» خوانده می‌شود. از مورخین سده‌های اسلامی، ابوالفرج بن عبری در کتاب «مختصر الدول» و ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» نام این شاه را «کورُش»، مسعودی در «مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر» «کورُس»، طبری در «تاریخ الرسل و الملوک» و ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ» «کِیرُش» و حمزه اصفهانی نیز در «تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیا» «کوروش» نوشته‌اند. مسعودی و ابن خلدون، نام وی را «کورش» ضبط کرده‌اند. در تفسیرهای قرآن، به تاسی از عهد عتیق، نام وی را «کورِش» ضبط شده‌است.

نیای کوروش برای چندین نسل بر قبایل پارس حکمرانی می‌کرده‌اند که از حکاکی‌ها و گزارش‌های تاریخ معاصر کوروش هویدا است. در سنگ‌نبشتهٔ کوروش در پاسارگاد آمده‌است: «من کوروش شاه هستم، شاه هخامنشی»، «کوروش، شاه بزرگ، شاه هخامنشی» یا «کوروش، شاه بزرگ، پسر کمبوجیه، شاه هخامنشی». در حکاکی‌های شهر بابل از اور این‌گونه شروع می‌کند: «کوروش، شاه تمام جهان، شاه سرزمین انشان، پسر کمبوجیه، شاه سرزمین انشان» و در استوانهٔ کوروش، کوروش خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ شهر انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان نواده چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی کرده‌است.

در منابع کلاسیک یونانی (هرودوت، کسنوفون، دیودوروس)، کوروش فرزند کمبوجیه اول و ماندانا است. بدین ترتیب فرزندشان (کوروش) نوه ایشتوویگو، شاه ماد، است. تاریخ‌دان‌هایی چون کامرون، پیانکوف و وایس‌باخ این گزارش را صحیح و قابل اعتماد می‌دانند. اما والتر هینتس این گزارش را مشکوک می‌داند و می‌گوید که کوروش زمانی که به پانزده سالگی رسید، ایشتوویگو هنوز به تاج و تخت ماد دست نیافته بود. بدین ترتیب می‌توان ادعا کرد که کوروش نمی‌توانسته نواده ایشتوویگو باشد. بریان می‌گوید که پیوند خانوادگی کوروش و ایشتوویگو محل تردید است. چون این ادعا می‌تواند توجیه ایدئولوژیکی هلنی از قدرت کوروش در ماد و حتی در لیدیا باشد. این بن‌مایه‌ای است که آن را نزد هرودوت بازمی‌یابیم، وقتی که می‌کوشد نخستین تماس کوروش و احمس و سپس علل فتح مصر به دست کمبوجیه را توجیه کند؛ که در بیشتر موارد توجیهات دودمانی‌ای مطرح است که پس از وقوع رویدادها ابداع شده‌است. برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند. از نظر اشمیت هم، داستان ازدواج ماندانا و کمبوجیه اول و به دنبال آن، تولد کوروش، که توسط هرودوت روایت شده، هیچ هدفی جز انعقاد ارتباط خانوادگی بین کوروش و آستیاگ نداشته‌است. او معتقد است که ازدواج این دو نفر، از نظر تاریخی، مشکوک است.
خانواده

سیسرون به استناد دینون، گزارش می‌دهد که کوروش در چهل سالگی شاه شد و ۳۰ سال سلطنت کرد. از آنجا که مرگ او در ۵۳۰ قبل از میلاد مسیح روی داد، در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد به دنیا آمده و در ۵۵۹ پیش از میلاد جانشین پدرش به عنوان شاه پارس شده‌است. هرودوت می‌گوید که کوروش با کاساندان، شاهزادهٔ هخامنشی ازدواج کرد و ۲ پسر به‌نام‌های کمبوجیهٔ دوم و بردیا داشت و صاحب سه دختر بود که ۲ تن آن‌ها آتوسا، آرتیستونه نام داشتند و سومی احتمالاً رکسانا بود.

کودکی و نوجوانی

دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود می‌دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آن‌ها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند. ولی فقط یکی از آن‌ها را معتبر می‌داند که این داستان هم از نظر داندامایف دارای عنصرهای فولکلور است. طبق نظر کسنوفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.

بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ کوروش) شبی در خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که کشور ماد و تمام آسیا را غرق کرد. مغها خواب وی را چنین تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا چیره خواهد شد. از این روی، وی دخترش ماندانا را به یکی از بزرگان پارس به زناشویی داد. پس از تولد نوه‌اش، وی خواب دیگری دید که تاکی از بدن ماندانا روییده و تمام آسیا را فراگرفته‌است پس او فرزند دخترش را به یکی از بستگانش به نام هارپاگ سپرد و دستور داد که کودک را نابود کند. هارپاگ، کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به نام میترادات (مهرداد) داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سِپاکو از موضوع باخبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و به جای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده به دنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. چوپان نظر همسرش را پذیرفت و جسد مردهٔ فرزندش را به مأموران هارپاگ سپرد و خود سرپرستی کوروش را به گردن گرفت. هارپاگ هم جسد پسر چوپان را با اسمی دیگر در مقبرهٔ شاهی دفن کرد.

سال‌ها بعد هنگامی که کوروش ده ساله شده بود و با کودکان بازی می‌کرد، آن کودکان وی را به عنوان پادشاه برگزیدند. وی در میان بازی، دستور داد یکی از کودکان را تنبیه کنند. پدر آن پسر به نام آرتمبارس نزد آستیاگ شکایت کرد و اظهار داشت که یکی از بردگان وی فرزند درباریان را چوب زده‌است. کوروش را نزد آستیاگ فرستادند تا تنبیه شود. شاه با مشاهدهٔ کوروش و شباهت وی با افراد خانواده، چنین سوءظن برد که مبادا او کوروش نوهٔ خودش باشد. شاه چوپان را تهدید کرد که اگر حقیقت را نگوید شکنجه خواهد شد و وی حقیقت را بیان داشت. پس از آن، شاه هارپاگ را احضار کرد و از وی پرسید: «طفل دخترم را که به تو سپرده بودم، چگونه کشتی؟» هارپاگ با دیدن چوپان پاسخ داد که: «پس از آنکه طفل را به خانه بردم، خواستم طوری رفتار کنم که امر تو اجرا شده باشد و قاتل پسر دخترت هم نباشم.» او گفت حالا که طفل زنده مانده، باید خدا را شکر کرد و ضیافتی داد و از هارپاگ خواست به این میهمانی بیاید و فرزندش را هم همراه بیاورد. پس از آن هارپاگ را به بی رحمانه‌ترین شکل تنبیه کرد، بدین ترتیب که او را برای صرف شام دعوت نمود و بدون آنکه وی خبردار شود گوشت بدن فرزند هارپاگ را به عنوان غذا، به خورد پدر داد. مدتی بعد آستیاگ بار دیگر به جادوگران و کاهنان روی آورد و از آن‌ها سؤال کرد که آیا هنوز باید از آن خطر از جانب نواده‌اش بترسد یا خیر؟ آن‌ها پاسخ دادند که رؤیای شاه هم‌اکنون تعبیر شده‌است برای آنکه کوروش هنگامی که با کودکان دیگر بازی می‌کرد به عنوان شاه انتخاب شد؛ بنابراین دیگر نیاز نیست از وی بترسد. پس از آن آستیاگ آرام گرفت و نواده‌اش را به پارس نزد پدر و مادرش فرستاد.

تقریباً همهٔ جماعات متمدن از همان دوره‌های اولیه در اشعار و افسانه‌ها، قهرمانانی از قبیل شاهان و بنیان‌گذاران مذاهب و سلسله‌های سلطنتی و بطورکلی قهرمانان ملی خود را ستوده‌اند. شباهت بهت‌آور و گاه یکسان بودن این افسانه‌ها در میان اقوام مختلف که اغلب از هم فاصله‌های زیادی دارند، از دیر باز معلوم بوده و در سبک و روال این نوع افسانه‌های ولادت معمولاً شباهت‌هایی به چشم می‌خورد. داستان هرودوت از تولد کوروش، نه‌تنها همانندهایی در داستان‌های تولد شخصیت‌های تاریخی دیگر مانند حکایت کودکی موسی و کودکی سارگن بزرگ (بنیانگذار بابل) دارد، بلکه دربارهٔ دودمان‌های شاهی در تاریخ ایران نیز نظیر چنین داستان‌هایی موجود است که داستان کوروش اولین آنهاست. داستان زادن و جوانی اردشیر بابکان نخستین پادشاه دودمان ساسانی نیز همانند داستان کوروش‌است.
زندگینامه کوروش بزرگ یا کوروش کبیر + عکس ها
آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد.

آرامگاه کوروش بزرگ در فاصلهٔ حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ‌های پاسارگاد قرار داد. این اثر در سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان زیر مجموعهٔ پاسارگاد تحت شمارهٔ ۱۱۰۶ در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است.

آرامگاه کوروش بر روی سکوی مرتفعی قرار گرفته که این سکو خود نیز از قطعات تراشیده شدهٔ سنگ تشکیل شده‌است. بر بالای سکو اتاق مخصوص دفن جسد قرار دارد. این اتاق ۲٫۱۰ متر پهنا، ۳٫۱۷ متر طول و ۲٫۱۰ متر ارتفاع دارد. مدخل آن ورودی کوچک و باریکی است. آرامگاه به وسیلهٔ سنگ‌های شیروانی مانند سه‌گوش پوشیده می‌شود، ارتفاع کامل ساختمان حدود ۱۱ متر است. ارتفاع کلی بنا اندکی بیش از ۱۱ متر است. سکوی اول که پلهٔ اول را تشکیل می‌دهد، ۱۶۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بوده‌است، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً ۱۰۵ سانتیمتر ارتفاع داشته‌است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعدهٔ اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.

آرامگاه کوروش که به‌احتمال زیاد پیش از مرگش و به فرمان خودش ساخته شده‌بود، در همهٔ دوران هخامنشی مقدس به‌شمار می‌رفت و به خوبی از آن نگهداری می‌کردند. در دورهٔ اسلامی، این بنا به «مشهد مادر سلیمان» معروف بود و نخستین شخصی که دریافت مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه کوروش بزرگ است، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی از پاسارگاد دیدن کرده بود.

بناها و کاخ‌ها
بناها و کاخ‌ها
کاخ اختصاصی کوروش در پاسارگاد.

عمدهٔ بناهایی که توسط کوروش ساخته‌شده، در محوطهٔ پاسارگاد قرار دارد. آرامگاه کورش بزرگ که ساختهٔ خود او بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ‌های دروازه، اختصاصی و بار نشان می‌دهد که مشخص می‌شود طراح همهٔ آن‌ها، یک نفر بوده و آن کاخ‌ها هم نتیجهٔ سلیقهٔ کورش بزرگ بوده‌اند. کتیبه‌های سه زبانهٔ عیلامی، پارسی و اکدی بر روی جرزها و درگاه‌های آن سه کاخ، تأیید دیگری‌است که این کاخ‌ها توسط کوروش ساخته شده‌اند.

بدنهٔ اصلی کاخ‌های پادشاهی کوروش در پاسارگاد، از سالن‌های ستون‌دار تشکیل شده‌است. تالار عمومی (کاخ S) حدوداً در سال ۵۳۹ پیش از میلاد ساخته شده بود. تالار ستون‌دار آن دو ردیف چهار ستونی دارد و کاخ مسکونی کوروش (کاخ P) بین سال‌های ۵۳۰ تا ۵۳۵ پیش از میلاد بنا شده‌است. سالن ستون‌دار این کاخ پنج ردیف ستون و در هر ردیف شش ستون دارد، و سرسرای آن در جنوب شرقی به ابعاد ۷۵٫۵×۹٫۳ متر است.

کاخ دروازه در حدود شرقی محوطهٔ اصلی قرار دارد و شامل یک تالار ستون‌دار با نقشهٔ چهار ضلعی و ابعاد ۲۵٫۵×۲۸٫۵ متر است و ۸ ردیف ستون دارد.

کوشک‌های A و B که در شرق و جنوب باغ شاهی قرار دارند، احتمالاً دو ورودی به باغ سلطنتی بوده‌اند. از این دو، کوشک B بهتر حفظ شده‌است که این کوشک با ابعاد ۱۱٫۷×۱۰٫۱ متر از یک سکوی چهارضلعی از سنگ‌های آراسته تشکیل شده‌است.

دیوار نبشته‌ها

سه کتیبه کوچک از کوروش بزرگ به زبان‌های فارسی باستان، ایلامی و اکدی به دست آمده‌است که بخش‌هایی از آن آسیب دیده بود.

دو گونه کتیبه‌های ۳ زبانه کوروش (CMa,CMc) روی ۳ بنای جایگاه اصلی پاسارگاد (یا در نسخه‌های متعدد نوشته شده) به دست آمده‌است.

نخستین بنا (CMa) رواقی است مشرف به جایگاه که «درِ R» نام دارد. این رواق نقش برجسته‌ای دارد که فرشته‌ای بالدار را نشان می‌دهد. این اثر تا اواخر قرن گذشته به عنوان نمونه‌ای از کتیبه‌های CMa برپا بوده‌است. اگر در نظر بگیریم که سازندگان پاسارگاد بر ایجاد تقارن در کارهای تزئینی و به ویژه کتیبه‌ها، ارجحیت قائل بوده‌اند، احتمال دارد که سابق بر این حداقل هشت نسخه از این کتیبه روی بنا وجود داشته باشد.

در قصر «S» که اغلب آن را «تالار بار» می‌نامند و «قصر P» که احتمالاً به عنوان محل سکونت کوروش استفاده می‌شد نیز نزدیک به بیست نسخه از CMa موجود بوده که تنها دو تای آن‌ها تا روزگار ما، در هر قصری یک نسخه، حفظ شده‌است، دو تا نیز در «قصر S» تا قرن نوزدهم موجود بوده‌است.
استوانه کوروش در موزهٔ بریتانیا
استوانه کوروش در موزهٔ بریتانیا.

تنها سند نسبتاً مفصلی که از کوروش برجای مانده، استوانه‌ای به طول ۲۲٫۵ سانتی‌متر و عرض ۱۱ سانتی‌متر از جنس خاک رس با نوشته‌ای ۴۵ سطری به زبان بابلی است که امروزه با شمارهٔ ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود. تکهٔ اصلی این استوانه در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه حاوی ۳۵ خط بود. تکهٔ دوم که شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود، در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به استوانهٔ اصلی پیوست گردید.

این استوانه پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. با این همه، به کمک آن نمی‌توان به تصویر درستی از پدیدآورندهٔ آن دست یافت، چون در این نبشته به همه‌چیز از چشم کاهنان بابلی نگریسته شده‌است. این متن ماهیتاً یک بیانیهٔ سیاسی نیست و نبشتهٔ پایِ بناست که به‌عنوان پی دیوارهای بابل برای یادبود بازسازی‌های کوروش در آنجا گذاشته‌شده‌است. اما این نبشته نشان می‌دهد که کوروش چگونه در بابل بی‌درنگ برنامهٔ ساختمانی گسترده‌ای را به اجرا درآورد. مثلاً باروی درونی و بیرونی شهر بابل را بازسازی و مرمت کرد و درگاه‌هایی از جنس برنز بر دروازه‌های شهر ساخت.

کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصری از فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک به انجام رسانده‌است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل، سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده و پیکر خدایانی که نبونعید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آن‌ها برگردانده‌است. پس از آن، کوروش می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند را به میهن‌شان بازگردانده‌است.

در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهر نیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونه‌ای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد.
زندگینامه کوروش بزرگ یا کوروش کبیر + عکس ها
نگاره ایشتوویگو، پادشاه ماد، در حال فرمان دادن و گسیل داشتن هارپاگ برای کشتن کورش خردسال
زندگینامه کوروش بزرگ یا کوروش کبیر + عکس ها
نقاشی دوران کودکی کوروش اثر سباستیانو ریچی
زندگینامه کوروش بزرگ یا کوروش کبیر + عکس ها
تندیس یادواره کوروش بزرگ در پارک المپیک شهر سیدنی استرالیا
شامپو ضد ریزش
بهترین شامپو ضد ریزش مو
مشاهده لیست
خودکار
ارزانترین یخچال بازار
مشاهده قیمت
خودکار
بهترین پلی استیشن و ایکس باکس ایران
مشاهده قیمت
پرفروش ترین جاروبرقی ایران در سال 1403 (جدیدترین لیست)
آخرین قیمت قیمت طلا و سکه (کاهش قیمت سکه همچنان ادامه دارد)
قیمت محصولات هایما (سقوط قیمت هایما ۸S مدل 1403)
پیش‌ بینی قیمت سکه (قیمت سکه و طلا کاهش یافت!)
مقایسه گلکسی A55 با ردمی نوت 13 پرو پلاس (شیائومی بخریم یا سامسونگ؟)
قیمت مرسدس در دبی (لیست ارزانترین بنزهای دبی را ببینید!)
پیش‌ بینی قیمت طلا و سکه در اردیبهشت (روند کاهش قیمت‌ها در پیش است!)
آخرین قیمت آیفون ۱۳ (جدول قیمت گوشی سامسونگ و اپل)
ارزانترین ماشین دبی به تومان چقدر است؟ (لیست قیمت 2024)
لیست آپارتمان‌های ۵ میلیارد تومانی در تهران (جدول بهار 2024)

ثبت نظر شما