معرفی کامل شهر تنکابن مازندران | از تاریخچه تا نقشه تنکابن
تنکابن یا شهسوار یکی از شهرهای استان مازندران در ایران است. شهر تنکابن مرکز شهرستان تنکابن بوده و پس از شهر چالوس دومین شهر پر جمعیت غرب استان مازندران میباشد. همچنین شهرستان تنکابن ششمین شهرستان پر جمعیت استان مازندران محسوب میگردد. این شهر مرکز فرمانداری ویژه تنکابن میباشد و مردم این شهر به زبان های فارسی، مازندرانی و گیلکی سخن میگویند. از محصولات مهم شهر میتوان به انواع مرکبات، برنج و چای اشاره کرد.جمعیت کل شهرستان تنکابن بر اساس آخرین سرشماری در سال نود و پنج ۱۶۶٫۱۳۲ نفر بوده که تعداد ۵۵،۴۳۴ نفر آن، جمعیت شهر تنکابن (شهسوار) است.
در دوران پهلوی شهر جدید التأسیس شهسوار مرکز تنکابن گردید و پس از انقلاب اسلامی شهسوار دوباره به تنکابن تغییر نام داد. در دوران قاجاریه، خرم آباد مرکزیت منطقه تنکابن و مرکز محالثلاثه در عصر حاکمیت خاندان خلعتبری بر این منطقه بوده است. در دوران زندیان و افشاریان در زمان الحاق تنکابن از رویان به دیلمستان با نام دیلم خاصه و قبل از الحاق این منطقه از رویان به دیلمستان به نام تَنکابن شناخته میشد. تنکابن در دوران صفویه به نام فیض خوانده میشد و پیشتر از آن نیز این منطقه تَنکا نام داشت.
نام های پیشین : تنکا، فیض، دیلم خاصه، شهسوار
جمعیت : ۵۵٫۴۳۴(در سال ۱۳۹۵)
ارتفاع : ۲۰- متر
میانگین دمای سالانه : ۱۶ درجهً سانتیگراد
میانگین بارش سالانه : ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیمتر
روزهای یخبندان سالانه : تقریباً ۲۰ روز
پیششمارهٔ تلفن : ۰۱۱
وبگاه : http://shahrdari-tonekabon.ir
شناسهٔ ملی خودرو : ایران ۷۲ د/ ایران ۸۲ ط
جمعیت : ۵۵٫۴۳۴(در سال ۱۳۹۵)
ارتفاع : ۲۰- متر
میانگین دمای سالانه : ۱۶ درجهً سانتیگراد
میانگین بارش سالانه : ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیمتر
روزهای یخبندان سالانه : تقریباً ۲۰ روز
پیششمارهٔ تلفن : ۰۱۱
وبگاه : http://shahrdari-tonekabon.ir
شناسهٔ ملی خودرو : ایران ۷۲ د/ ایران ۸۲ ط
خاستگاه نامگذاری
از دژ تنکا تا شهرستان تنکابن
تَنکا شهری بزرگ و دژ مانند با حصار و روئی سخت و محکم در غرب طبرستان در ناحیه رویان بوده است. این شهر پس از کسب رونق و اشتهار، به ویژه در زمان ضعف حکومتگران علوی، مرکزیت سیاسی را که سالهای طولانی به «رویان» اختصاص داشت را متعلق به خود کرد. حکام مختلف از دژ تنکا فرامین خود را به نواحی اطراف جاری میساختند. در سال ۷۸۹ شمسی به دستور امرای گیلان به حدود «تنکا» حمله گردید، خانهها را غارت کردند و قلعه را آتش زنند. چندی پس از نابودی قلعه تَنکا شهری پایینتر از خرابه های شهر قدیمی ساخته شد و به «پایین تنکا» یا تنکابن موسوم گشت. کم کم این نام به تمام سرزمینهایی که حکام محلی را تشکیل میداد، تعمیم یافت. تنکابن در زلزله سال ۸۸۹ آسیب فراوان دید، به طوری که بسیاری از عمارتهای آن، از جمله قصر و حمام های آن، ویران شد و آنچه باقی ماند ترمیم شدنی نبود. تنکابن در زمان حکومت صفویه به نام فیض و نقاط جلگهای منطقه تنکابن و پایین دست رودخانه، «شهسوار» خوانده میشد. در زمان الحاق تنکابن از رویان به دیلمستان در حکومت افشاریان و اوایل حکومت زندیان، تنکابن با نام دیلم خاصه شناخته میگردید. در ادامهٔ حکومت زندیان و قاجاریان، خرم آباد مرکز منطقه تنکابن و مرکز محالثلاث (تنکابن، کلار، کجور) در عصر حاکمیت خاندان خلعتبری بر این منطقه بوده است. در دوران پهلوی شهر جدیدالتأسیس شهسوار مرکز منطقه تنکابن گردید و پس از انقلاب اسلامی نیز نام شهسوار دوباره به تنکابن تغییر یافت.
منطقه تنکابن تا قبل از سال ۱۳۰۸ شمسی از شهرستان املش تا انتهای شهرستان نوشهر امروزی را در بر میگرفت. رودسر و املش در سال ۱۳۰۸ ش، چالوس و نوشهر در سال ۱۳۲۵ ش، رامسر در سال ۱۳۶۴ و عباسآباد در سال ۱۳۸۸ شمسی به ترتیب از منطقه تنکابن جدا شدند.
تنکابن
در گذشته ای دور و در طول تاریخ غالب ذکر نام مناطق شمالی ایران، آمارد بوده است ولی ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن هشتم هـ.ق ، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از لفظ تنکابن برای این منطقه نام برده است. احتمالاً این نام از نام «قلعه تُنکا» ــ که اولیاء اللّه آملی در حدود سالهای ۷۶۴ شمسی آن را در تاریخ رویان ضبط کرده ــ گرفته شده است.
بنابر کتاب سفرنامه مازندران و استر آباد ظهیر الدین مرعشی پسوند بُن به معنی «پایین» میباشد که در اسامی مکانهای زیادی در شمال کشور وجود دارد. در نتیجه تنکابن به معنی پایین تنکا یا زیر تنکا میباشد.
درمورد وجه تسمیه تنکابن نظریهٔ دیگری نیز بیان شده؛ تنکابن یا تنک آب بن یعنی جائیکه جلگه ساحلی دریای کاسپین تنک میشود. در زبان مازندرانی «تنک» به معنی اندک و کم است. آن قسمت از ساحل دریا که اندک از بن کوه فاصله دارد به عبارت دیگر آن قسمت از ساحل دریا که با پهنای کمی از بن آب ظاهر شده است تنک آب بن یا تنکابن نامیده شده است. البته دلیل دیگری نیز برای فلسفه این نام بیان شده که به علت تابستانهای شرجی و طاقت فرسا و همچنین زمستان تقریباً سرد منطقه و شرایط کشاورزی در این آب و هوا از واژه «تن کاه» به معنی کاهنده جسم و تن برای سختی تعبیر از تن کاه بن به تنکابن در آمده است.
به نوشته رابینو تنکابن به معنای «پایین تنکا» است. که پس از آن و در دوران اسلامی دیلمستان یا دیلم خاصه نامیده شد.
شهسوار
سلاطین صفوی برای تقویت قوای منطقه تنکابن جهت فتح نهایی گیلان و خاتمه دادن به اغتشاشات بین طوایف این حدود، به کوچ عشایر جنگجوی کرمانشاه به تنکابن اقدام نمودند. از جمله ایل هایی که در زمان سلطنت شاه طهماسب اول به تنکابن کوچانده شدند، ایل کرد روزکی و ایل شهسواران روزکی بودند. ایل کرد روزکی به ریاست و ایلخانی شرف الدین علی بدلیسی در پایین دست شمالی رودخانه مرزی در دو سوی شرق و غرب سختسر و پیرامون آن مستقر شدند تا جبهه کیاییان گیلان را از سوی شرق گیلان در فشار گذارند تا در صورت حمله ارتش قزلباش از طریق دره سفید رود به گیلان، پیروزی بدست آید. طایفه شهسواران ایل روزکی نیز در مصب رودخانه مرزی و نقاط جلگه ای شهسوار امروزی سکونت یافتند تا مرزبان تنکابن در برابر تهاجمات ملوک رستمدار (کجور و کلارستاق) باشند. نام شهسوار نیز از آن دوران به این منطقه اطلاق گشت. در دوران پهلوی نیز شهر جدیدالتأسیس شهسوار مرکز منطقه گردید که پس از انقلاب اسلامی به تنکابن تغییر نام پیدا کرد.
گویش شهسواری
در شهسوار هرسه زبان فارسی و مازندرانی و گیلکی رایج هست. درواقع مهاجران کجوری، کلارستاقی، عباسآبادی و نشتارودی به زبان مازندرانی و مهاجران لنگرودی، رودسری و اشکوری به زبان گیلکی گویش می کنند ولیکن مردم بومی شهسوار به گویش شهسواری سخن می گویند. برخی از زبانشناسان گویش شهسواری را غربی ترین گویش زبان مازندرانی دانسته اند که با زبان گیلکی درامیخته است و برخی نیز این گویش را شرقی ترین گویش گیلکی دانسته اند که با زبان مازندرانی درامیخته است و برخی از زبانشناسان این گویش را به دلیل درامیختگی با دو زبان مازندرانی و گیلکی یک گویش مجزا از این دو زبان دانسته اند. گویش شهسواری از هر دو زبان مازندرانی و گیلکی تاثیرات فراوانی پذیرفته است و در مقابل ویژگی های منحصر به فردی دارد که ان را هم از لحاظ ساختاری و هم واژگانی از این دو زبان متمایز می کند.
از دژ تنکا تا شهرستان تنکابن
تَنکا شهری بزرگ و دژ مانند با حصار و روئی سخت و محکم در غرب طبرستان در ناحیه رویان بوده است. این شهر پس از کسب رونق و اشتهار، به ویژه در زمان ضعف حکومتگران علوی، مرکزیت سیاسی را که سالهای طولانی به «رویان» اختصاص داشت را متعلق به خود کرد. حکام مختلف از دژ تنکا فرامین خود را به نواحی اطراف جاری میساختند. در سال ۷۸۹ شمسی به دستور امرای گیلان به حدود «تنکا» حمله گردید، خانهها را غارت کردند و قلعه را آتش زنند. چندی پس از نابودی قلعه تَنکا شهری پایینتر از خرابه های شهر قدیمی ساخته شد و به «پایین تنکا» یا تنکابن موسوم گشت. کم کم این نام به تمام سرزمینهایی که حکام محلی را تشکیل میداد، تعمیم یافت. تنکابن در زلزله سال ۸۸۹ آسیب فراوان دید، به طوری که بسیاری از عمارتهای آن، از جمله قصر و حمام های آن، ویران شد و آنچه باقی ماند ترمیم شدنی نبود. تنکابن در زمان حکومت صفویه به نام فیض و نقاط جلگهای منطقه تنکابن و پایین دست رودخانه، «شهسوار» خوانده میشد. در زمان الحاق تنکابن از رویان به دیلمستان در حکومت افشاریان و اوایل حکومت زندیان، تنکابن با نام دیلم خاصه شناخته میگردید. در ادامهٔ حکومت زندیان و قاجاریان، خرم آباد مرکز منطقه تنکابن و مرکز محالثلاث (تنکابن، کلار، کجور) در عصر حاکمیت خاندان خلعتبری بر این منطقه بوده است. در دوران پهلوی شهر جدیدالتأسیس شهسوار مرکز منطقه تنکابن گردید و پس از انقلاب اسلامی نیز نام شهسوار دوباره به تنکابن تغییر یافت.
منطقه تنکابن تا قبل از سال ۱۳۰۸ شمسی از شهرستان املش تا انتهای شهرستان نوشهر امروزی را در بر میگرفت. رودسر و املش در سال ۱۳۰۸ ش، چالوس و نوشهر در سال ۱۳۲۵ ش، رامسر در سال ۱۳۶۴ و عباسآباد در سال ۱۳۸۸ شمسی به ترتیب از منطقه تنکابن جدا شدند.
تنکابن
در گذشته ای دور و در طول تاریخ غالب ذکر نام مناطق شمالی ایران، آمارد بوده است ولی ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن هشتم هـ.ق ، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از لفظ تنکابن برای این منطقه نام برده است. احتمالاً این نام از نام «قلعه تُنکا» ــ که اولیاء اللّه آملی در حدود سالهای ۷۶۴ شمسی آن را در تاریخ رویان ضبط کرده ــ گرفته شده است.
بنابر کتاب سفرنامه مازندران و استر آباد ظهیر الدین مرعشی پسوند بُن به معنی «پایین» میباشد که در اسامی مکانهای زیادی در شمال کشور وجود دارد. در نتیجه تنکابن به معنی پایین تنکا یا زیر تنکا میباشد.
درمورد وجه تسمیه تنکابن نظریهٔ دیگری نیز بیان شده؛ تنکابن یا تنک آب بن یعنی جائیکه جلگه ساحلی دریای کاسپین تنک میشود. در زبان مازندرانی «تنک» به معنی اندک و کم است. آن قسمت از ساحل دریا که اندک از بن کوه فاصله دارد به عبارت دیگر آن قسمت از ساحل دریا که با پهنای کمی از بن آب ظاهر شده است تنک آب بن یا تنکابن نامیده شده است. البته دلیل دیگری نیز برای فلسفه این نام بیان شده که به علت تابستانهای شرجی و طاقت فرسا و همچنین زمستان تقریباً سرد منطقه و شرایط کشاورزی در این آب و هوا از واژه «تن کاه» به معنی کاهنده جسم و تن برای سختی تعبیر از تن کاه بن به تنکابن در آمده است.
به نوشته رابینو تنکابن به معنای «پایین تنکا» است. که پس از آن و در دوران اسلامی دیلمستان یا دیلم خاصه نامیده شد.
شهسوار
سلاطین صفوی برای تقویت قوای منطقه تنکابن جهت فتح نهایی گیلان و خاتمه دادن به اغتشاشات بین طوایف این حدود، به کوچ عشایر جنگجوی کرمانشاه به تنکابن اقدام نمودند. از جمله ایل هایی که در زمان سلطنت شاه طهماسب اول به تنکابن کوچانده شدند، ایل کرد روزکی و ایل شهسواران روزکی بودند. ایل کرد روزکی به ریاست و ایلخانی شرف الدین علی بدلیسی در پایین دست شمالی رودخانه مرزی در دو سوی شرق و غرب سختسر و پیرامون آن مستقر شدند تا جبهه کیاییان گیلان را از سوی شرق گیلان در فشار گذارند تا در صورت حمله ارتش قزلباش از طریق دره سفید رود به گیلان، پیروزی بدست آید. طایفه شهسواران ایل روزکی نیز در مصب رودخانه مرزی و نقاط جلگه ای شهسوار امروزی سکونت یافتند تا مرزبان تنکابن در برابر تهاجمات ملوک رستمدار (کجور و کلارستاق) باشند. نام شهسوار نیز از آن دوران به این منطقه اطلاق گشت. در دوران پهلوی نیز شهر جدیدالتأسیس شهسوار مرکز منطقه گردید که پس از انقلاب اسلامی به تنکابن تغییر نام پیدا کرد.
گویش شهسواری
در شهسوار هرسه زبان فارسی و مازندرانی و گیلکی رایج هست. درواقع مهاجران کجوری، کلارستاقی، عباسآبادی و نشتارودی به زبان مازندرانی و مهاجران لنگرودی، رودسری و اشکوری به زبان گیلکی گویش می کنند ولیکن مردم بومی شهسوار به گویش شهسواری سخن می گویند. برخی از زبانشناسان گویش شهسواری را غربی ترین گویش زبان مازندرانی دانسته اند که با زبان گیلکی درامیخته است و برخی نیز این گویش را شرقی ترین گویش گیلکی دانسته اند که با زبان مازندرانی درامیخته است و برخی از زبانشناسان این گویش را به دلیل درامیختگی با دو زبان مازندرانی و گیلکی یک گویش مجزا از این دو زبان دانسته اند. گویش شهسواری از هر دو زبان مازندرانی و گیلکی تاثیرات فراوانی پذیرفته است و در مقابل ویژگی های منحصر به فردی دارد که ان را هم از لحاظ ساختاری و هم واژگانی از این دو زبان متمایز می کند.
تاریخچه
آماردها
آماردها نخستین سکنه باستانی تنکابن بودهاند. در مورد سکنه باستانی تنکابن آنها را منتسب به آمارها یا همان آمارد میدانند، در دوران بسیار کهن یعنی در زمانی که شاهنشاهان هخامنشی بر ایران فرمان میراندند، در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام کادوسی و تپوری و آمارد میزیستند که قومی آریایی و سکاییتبار بودند و ساکن در شمال ایران بودند. از گفته تاریخ نگاران چنین استنباط میشود که قبل از حمله اسکندر به مردها در ۳۳۱ سال قبل از میلاد کسی به منطقه تحت سیطره آنها هجوم نیاورده بود بعد از حمله اسکندر نیز آنها مستقل بودند دیو دور سی سی لی از مورخان یونانی شرحی کامل از چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان میکند پیرنیا نیز گزیدهای در باب چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان کردهاست دربارهٔ خوی و احوال آماردها گواهیهایی از مورخان باختری برای ما ماندهاست. مثلاً ژوستن آنان را نیرومند و شجاع خوانده آریان میگوید که آماردها مردی بودند بی بضاعت ولی درکشیدن بار فقر و قحطی دلیر، کنت کورث نیز در این مورد مینویسد سربازان آماردی بالشکریان اسکندرمقدونی شجاعانه جنگیدند درجنگ گوگامل که آخرین جنگ داریوش سوم و اسکندر بود تیراندازان چیرهدست آماردی شرکت داشتند و رشادت بسیاری نشان دادند، پس از آنکه اسکندر پارس را غارت و شهرهای زیادی را ویران ساخت داخل ولایت ماردها شد، این قوم از مردمان دارای اخلاق و آداب خاصی بودند آنها مردمانی زحمتکش و دلیر بودند که اسکندر تنها و با تهدید به آتش زدن تمامی جنگلها موفق به تسلیم کردن آنها گردید و درازای بازپس گرفتن (بوسیفال) اسبش آن مناطق را به حال خودواگذاشت.
دردوره شهریاری پادشاهان اشکانی مردها از استقلال داخلی برخوردار بودند و در مقابل قوای حکومت مرکزی ایران به شدت مقاومت میکردند. فرهاداول شاهنشاه اشکانی سرانجام توانست آنهارا پس حدود۲۰سال جنگ پیوسته و مقاومت مغلوب و مطیع خودساخت و تعداد زیادی از آنها رابرای مرزبانی به قسمت شرقی کشور فرستاد.
به نوشتهٔ کریستوفر برونر، آماردها، تا دوران فرهاد یکم اشکانی، در گسترهٔ آمل مازندران میزیستند؛ و آنکه فرهاد یکم، بخشی از این مردم را میکوچاند به گسترهٔ دربند در قفقاز، و بازماندگان آنان آمیخته میشوند با سکاییتباران تپور—که از پارته (Parthyene) کوچانده شده بودند به بخشهای میانی جنوب دریای کاسپین (مازندران کنونی)—و مردم مازندران (تپورستان) را تشکیل میدهند.
ژرژ راولینسون نیز میپردازد به یورش فرهاد یکم به گسترهٔ آماردها در مازندران امروزی و بخشهای شرقی البرز، و همچنین به برونکرد و کوچ ناگزیر آماردها بهدست او و جایگزینی قوم تپور.
تپورها
پس از قدرتگیری اشکانیان، در دوران فرهاد یکم اشکانی، فرهاد به آماردها حمله کرد و پس از شکست آنان، قوم آمارد وادار به کوچ اجباری به بیرون از حاشیه جنوبی دریای مازندران شدند.
کوچ گسترده دستههای قوم تپور و جایگزین شدن این قوم سکایی در حاشیه جنوبی دریای مازندران به شکلگیری سرزمین تپورستان منجر شد. چنانچه بعدها از سرزمین تپورستان در نقشههای جغرافیایی یونانی و رومی و گزارش مورخان یونانی و رومی، چه در دوران اشکانیان و چه در دوران ساسانیان میتوانیم ببینیم. مانند تصویر نقشهای از قلمرو دولت یونانی بلخ که ارائه شدهاست.
در جغرافیای استرابون از قوم تپور به عنوان قومی ساکن میان سرزمین هیرکانی (سواحل شرقی و جنوبی دریای خزر) و سرزمین آریا یاد شدهاست.
بنابر گزارش بطلمیوس جغرافی نگار شهیر یونانی، قوم تپور از قبایل ایرانیتبار دوران باستان و یکی از طوایف سکاها بودهاست. در کتاب تاریخ ایران کمبریج در صفحه ۷۶۶ چاپ ۱۹۸۳، تپوریها قومی خوانده شدهاند که در دوران فرهاد یکم اشکانی، از پرثوه (Parthyene) به مناطق مرکزی جنوب دریای مازندران (مازندران کنونی) سرزمین آمارد کوچانده شدند.
دوران اشکانی و ساسانی
در دوران اشکانی و ساسانی تنکابن بخشی از تپورستان و ناحیه رویان بود. تنکابن به همراه کلارستاق و کجور از نواحی اصلی سرزمین رویان بودهاست. رویان به سرزمینی آباد در غرب مازندران گفته میشد که شامل هوسم، تنکابن، الموت، لنگا، طالقان، کلارستاق، کجور، لورا، ارنگه، رودبار قصران و لارقصران میشد. در دوران اشکانی و ساسانی منطقه تنکابن تحت حاکمیت خاندان گشنسپ از پادشاهان تپورستان بودهاست.
در پیوند با تاریخ مردم مازندرانی، باید به این نکته توجه داشت که پیشینه اطلاق نام مازندران به طبرستان، پس از سرایش شاهنامه بودهاست و در نگاشتههای پیش از شاهنامه فردوسی، نامی از مازندران در دست نیست و تاریخ نگاران یونانی و رومی، در گزارشهای تاریخی خود پس از قدرتگیری اشکانیان، نام آن سامان را تپوریا(TAPURIA) قید کردهاند. چنانچه در دوران ساسانیان آن را تپورستان خواندهاند و پس از یورش عربها در منابع ایرانی و عربی، به طبرستان معرب شدهاست. همچنین بسیاری از استادان شاهنامهشناس در اینباره کتاب و مقالاتی ارائه کردهاند. مانند کتاب «پژوهشی در شاهنامه» نوشته دکتر حسین کریمان، ادیب و لغتشناس و مورخ معاصر و استاد دانشگاه شهید بهشتی که در باب تفاوت مازندران شاهنامه فردوسی با مازندران امروزی نوشته شدهاست.
رویان
رویان به سرزمینی آباد در غرب مازندران گفته میشد که شامل کجور(نور و نوشهر)، کلارستاق(چالوس و کلاردشت)، لنگا(عباس آباد و نشتارود)، تنکا (تنکابن و رامسر)، هوسم(رودسر و املش)، الموت، طالقان، لورا، ارنگه، رودبار قصران و لارقصران میشد.
آماردها
آماردها نخستین سکنه باستانی تنکابن بودهاند. در مورد سکنه باستانی تنکابن آنها را منتسب به آمارها یا همان آمارد میدانند، در دوران بسیار کهن یعنی در زمانی که شاهنشاهان هخامنشی بر ایران فرمان میراندند، در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام کادوسی و تپوری و آمارد میزیستند که قومی آریایی و سکاییتبار بودند و ساکن در شمال ایران بودند. از گفته تاریخ نگاران چنین استنباط میشود که قبل از حمله اسکندر به مردها در ۳۳۱ سال قبل از میلاد کسی به منطقه تحت سیطره آنها هجوم نیاورده بود بعد از حمله اسکندر نیز آنها مستقل بودند دیو دور سی سی لی از مورخان یونانی شرحی کامل از چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان میکند پیرنیا نیز گزیدهای در باب چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان کردهاست دربارهٔ خوی و احوال آماردها گواهیهایی از مورخان باختری برای ما ماندهاست. مثلاً ژوستن آنان را نیرومند و شجاع خوانده آریان میگوید که آماردها مردی بودند بی بضاعت ولی درکشیدن بار فقر و قحطی دلیر، کنت کورث نیز در این مورد مینویسد سربازان آماردی بالشکریان اسکندرمقدونی شجاعانه جنگیدند درجنگ گوگامل که آخرین جنگ داریوش سوم و اسکندر بود تیراندازان چیرهدست آماردی شرکت داشتند و رشادت بسیاری نشان دادند، پس از آنکه اسکندر پارس را غارت و شهرهای زیادی را ویران ساخت داخل ولایت ماردها شد، این قوم از مردمان دارای اخلاق و آداب خاصی بودند آنها مردمانی زحمتکش و دلیر بودند که اسکندر تنها و با تهدید به آتش زدن تمامی جنگلها موفق به تسلیم کردن آنها گردید و درازای بازپس گرفتن (بوسیفال) اسبش آن مناطق را به حال خودواگذاشت.
دردوره شهریاری پادشاهان اشکانی مردها از استقلال داخلی برخوردار بودند و در مقابل قوای حکومت مرکزی ایران به شدت مقاومت میکردند. فرهاداول شاهنشاه اشکانی سرانجام توانست آنهارا پس حدود۲۰سال جنگ پیوسته و مقاومت مغلوب و مطیع خودساخت و تعداد زیادی از آنها رابرای مرزبانی به قسمت شرقی کشور فرستاد.
به نوشتهٔ کریستوفر برونر، آماردها، تا دوران فرهاد یکم اشکانی، در گسترهٔ آمل مازندران میزیستند؛ و آنکه فرهاد یکم، بخشی از این مردم را میکوچاند به گسترهٔ دربند در قفقاز، و بازماندگان آنان آمیخته میشوند با سکاییتباران تپور—که از پارته (Parthyene) کوچانده شده بودند به بخشهای میانی جنوب دریای کاسپین (مازندران کنونی)—و مردم مازندران (تپورستان) را تشکیل میدهند.
ژرژ راولینسون نیز میپردازد به یورش فرهاد یکم به گسترهٔ آماردها در مازندران امروزی و بخشهای شرقی البرز، و همچنین به برونکرد و کوچ ناگزیر آماردها بهدست او و جایگزینی قوم تپور.
تپورها
پس از قدرتگیری اشکانیان، در دوران فرهاد یکم اشکانی، فرهاد به آماردها حمله کرد و پس از شکست آنان، قوم آمارد وادار به کوچ اجباری به بیرون از حاشیه جنوبی دریای مازندران شدند.
کوچ گسترده دستههای قوم تپور و جایگزین شدن این قوم سکایی در حاشیه جنوبی دریای مازندران به شکلگیری سرزمین تپورستان منجر شد. چنانچه بعدها از سرزمین تپورستان در نقشههای جغرافیایی یونانی و رومی و گزارش مورخان یونانی و رومی، چه در دوران اشکانیان و چه در دوران ساسانیان میتوانیم ببینیم. مانند تصویر نقشهای از قلمرو دولت یونانی بلخ که ارائه شدهاست.
در جغرافیای استرابون از قوم تپور به عنوان قومی ساکن میان سرزمین هیرکانی (سواحل شرقی و جنوبی دریای خزر) و سرزمین آریا یاد شدهاست.
بنابر گزارش بطلمیوس جغرافی نگار شهیر یونانی، قوم تپور از قبایل ایرانیتبار دوران باستان و یکی از طوایف سکاها بودهاست. در کتاب تاریخ ایران کمبریج در صفحه ۷۶۶ چاپ ۱۹۸۳، تپوریها قومی خوانده شدهاند که در دوران فرهاد یکم اشکانی، از پرثوه (Parthyene) به مناطق مرکزی جنوب دریای مازندران (مازندران کنونی) سرزمین آمارد کوچانده شدند.
دوران اشکانی و ساسانی
در دوران اشکانی و ساسانی تنکابن بخشی از تپورستان و ناحیه رویان بود. تنکابن به همراه کلارستاق و کجور از نواحی اصلی سرزمین رویان بودهاست. رویان به سرزمینی آباد در غرب مازندران گفته میشد که شامل هوسم، تنکابن، الموت، لنگا، طالقان، کلارستاق، کجور، لورا، ارنگه، رودبار قصران و لارقصران میشد. در دوران اشکانی و ساسانی منطقه تنکابن تحت حاکمیت خاندان گشنسپ از پادشاهان تپورستان بودهاست.
در پیوند با تاریخ مردم مازندرانی، باید به این نکته توجه داشت که پیشینه اطلاق نام مازندران به طبرستان، پس از سرایش شاهنامه بودهاست و در نگاشتههای پیش از شاهنامه فردوسی، نامی از مازندران در دست نیست و تاریخ نگاران یونانی و رومی، در گزارشهای تاریخی خود پس از قدرتگیری اشکانیان، نام آن سامان را تپوریا(TAPURIA) قید کردهاند. چنانچه در دوران ساسانیان آن را تپورستان خواندهاند و پس از یورش عربها در منابع ایرانی و عربی، به طبرستان معرب شدهاست. همچنین بسیاری از استادان شاهنامهشناس در اینباره کتاب و مقالاتی ارائه کردهاند. مانند کتاب «پژوهشی در شاهنامه» نوشته دکتر حسین کریمان، ادیب و لغتشناس و مورخ معاصر و استاد دانشگاه شهید بهشتی که در باب تفاوت مازندران شاهنامه فردوسی با مازندران امروزی نوشته شدهاست.
رویان
رویان به سرزمینی آباد در غرب مازندران گفته میشد که شامل کجور(نور و نوشهر)، کلارستاق(چالوس و کلاردشت)، لنگا(عباس آباد و نشتارود)، تنکا (تنکابن و رامسر)، هوسم(رودسر و املش)، الموت، طالقان، لورا، ارنگه، رودبار قصران و لارقصران میشد.
جمعیت شناسی
شهر تنکابن یکی از شهرهای استان مازندران از نظر جغرافیایی در ۵۰ درجه و ۸۸ دقیقهٔ در ازای خاوری و ۳۶ درجه و ۸۲ دقیقهٔ پهنای شمالی و ۲۰ متر پایینتر از سطح دریای آزاد قرار دارد. این شهر از شمال به دریای مازندران و از جنوب به سلسله جبال البرز منتهی میشود. شهر تنکابن در مسیر راه رشت–چالوس واقع شده است.
جمعیت کل شهرستان تنکابن بر اساس آخرین سرشماری در سال نود و پنج ۱۶۶٫۱۳۲ نفر بوده است که در این بین ۵۵٫۴۳۴ نفر ساکن شهر تنکابن میباشند. پس از آن شهر خرم آباد با ۱۱٫۵۴۲ نفر، شهر شیرود با ۱۱٫۳۷۷ نفر و شهر نشتارود با ۶٫۳۹۴ نفر، ساکنان شهرهای این شهرستان را تشکیل میدهند. بقیه اهالی در مناطق روستایی ساکن میباشند.
مسیرهای دسترسی و راههای ارتباطی:
راه تنکابن–الموت به درازای ۱۴۸ کیلومتر
راه تنکابن–رامسر به درازای ۲۵ کیلومتر
راه تنکابن–چالوس به درازای ۵۵ کیلومتر
راه تنکابن–عباسآباد به درازای ۲۵ کیلومتر
راه تنکابن–کلاردشت به درازای ۵۵ کیلومتر
راه تنکابن–شانه تراش به درازای ۴۳ کیلومتر
راه تنکابن–جنت رودبار به درازای ۷۰ کیلومتر
صنایع
تنکابن دارای یک ناحیه صنعتی نارنج داربن (به مساحت ۹ هکتار) میباشد.
از صنایع دستی نمدمالی، گلیم بافی، جوراب بافی، چادرشب بافی، لاکتراشی (هنر جنگل نشینان که با چوب محصولات همچون قاشق، پارچ و دیگر ادوات تزئینی تولید میکنند)، سالی بافی (تور ماهیگیری) سفالگری (گمج، کوزه و…)و ساخت انواع ادوات ساده مربوط به کشاورزی (همچون داس، تبر، کرباس، گاجمه، بلو، گرباس، فیکا) و… را میتوان نام برد.
کشاورزی و دام داری
کشاورزی، دامداری و باغداری اساس اقتصاد شهرستان تنکابن را تشکیل میدهند. آب کشاورزی شهرستان تنکابن از رودها و چشمهها تأمین میشود و محصولات کشاورزی آن برنج، گندم، جو، سبزیجات، گل گاوزبان، گیاهان زینتی، چای، مرکبات، کیوی، فندق، گردو، گلابی، سیب، آلو، آلوچه، خرمالو و انجیر هستند. باغهای متعدد مرکبات در سرتاسر شهرستان تنکابن پراکنده هستند؛ انواع مرکبات،پرتقال, کیوی، برنج، گلهای زینتی و چای مهمترین صادرات این شهرستان را تشکیل میدهند.
شهر تنکابن یکی از شهرهای استان مازندران از نظر جغرافیایی در ۵۰ درجه و ۸۸ دقیقهٔ در ازای خاوری و ۳۶ درجه و ۸۲ دقیقهٔ پهنای شمالی و ۲۰ متر پایینتر از سطح دریای آزاد قرار دارد. این شهر از شمال به دریای مازندران و از جنوب به سلسله جبال البرز منتهی میشود. شهر تنکابن در مسیر راه رشت–چالوس واقع شده است.
جمعیت کل شهرستان تنکابن بر اساس آخرین سرشماری در سال نود و پنج ۱۶۶٫۱۳۲ نفر بوده است که در این بین ۵۵٫۴۳۴ نفر ساکن شهر تنکابن میباشند. پس از آن شهر خرم آباد با ۱۱٫۵۴۲ نفر، شهر شیرود با ۱۱٫۳۷۷ نفر و شهر نشتارود با ۶٫۳۹۴ نفر، ساکنان شهرهای این شهرستان را تشکیل میدهند. بقیه اهالی در مناطق روستایی ساکن میباشند.
مسیرهای دسترسی و راههای ارتباطی:
راه تنکابن–الموت به درازای ۱۴۸ کیلومتر
راه تنکابن–رامسر به درازای ۲۵ کیلومتر
راه تنکابن–چالوس به درازای ۵۵ کیلومتر
راه تنکابن–عباسآباد به درازای ۲۵ کیلومتر
راه تنکابن–کلاردشت به درازای ۵۵ کیلومتر
راه تنکابن–شانه تراش به درازای ۴۳ کیلومتر
راه تنکابن–جنت رودبار به درازای ۷۰ کیلومتر
صنایع
تنکابن دارای یک ناحیه صنعتی نارنج داربن (به مساحت ۹ هکتار) میباشد.
از صنایع دستی نمدمالی، گلیم بافی، جوراب بافی، چادرشب بافی، لاکتراشی (هنر جنگل نشینان که با چوب محصولات همچون قاشق، پارچ و دیگر ادوات تزئینی تولید میکنند)، سالی بافی (تور ماهیگیری) سفالگری (گمج، کوزه و…)و ساخت انواع ادوات ساده مربوط به کشاورزی (همچون داس، تبر، کرباس، گاجمه، بلو، گرباس، فیکا) و… را میتوان نام برد.
کشاورزی و دام داری
کشاورزی، دامداری و باغداری اساس اقتصاد شهرستان تنکابن را تشکیل میدهند. آب کشاورزی شهرستان تنکابن از رودها و چشمهها تأمین میشود و محصولات کشاورزی آن برنج، گندم، جو، سبزیجات، گل گاوزبان، گیاهان زینتی، چای، مرکبات، کیوی، فندق، گردو، گلابی، سیب، آلو، آلوچه، خرمالو و انجیر هستند. باغهای متعدد مرکبات در سرتاسر شهرستان تنکابن پراکنده هستند؛ انواع مرکبات،پرتقال, کیوی، برنج، گلهای زینتی و چای مهمترین صادرات این شهرستان را تشکیل میدهند.
مکانهای دیدنی تنکابن
جنگل و منطقه ییلاقی سه هزار
مسیر دسترسی تنکابن به خرمآباد پس از عبور از قلعه گردن به سمت جنوب امتداد یافته و دو راهی لتاک در جانب شرقی وارد یک جاده خاکی میشود که به طرف منطقه زیبای سه هزار ادامه پیدا میکند دره سه هزار منطقهای بکر، زیبا با چشماندازهای بدیع، چمنزارها، جنگلهای مرتفع و جلگهای، رودخانه پرآب سه هزار یک ماندهاست آب و هوای مطبوع به همراه آبشارها و چشمههای آب گوارا و آرامش رؤیایی این منطقه برای گروههای توریستی مشتاق آرامش و طبیعت کاملاً ایدئال است.
دشت دریاسر
جاده آسفالته دو هزار از سه راهی خرمآباد و قبل از پل چشمه کیله آغاز و با عبور از شهر خرمآباد و دو راهی لتاک و پارک چالدره با طی مسافت ۴۰ کیلومتر به کلیشم میرسد از این نقطه در شرق جاده با صورت پیاده در حدود ۵/۱ ساعت در مسیر صعود به قله سیالان دشت زیبای دریا سر وجود دارد. این منطقه ۲۰۰۰۰۰ متر مربع مساحت دارد، ارتفاع دشت از این صحرا ۱۸۰۰ متر بوده و به این خاطر در تابستان دارای آب و هوای بسیار مطبوعی است. وجود کوهای زیبای هر تنگ لات خان بن، سیاه کل و کل تلا، کوههای پوشده از گیاهان، چشمهها و رودهای پرآب دریاسر را به عنوان یکی از جاذبههای منحصربهفرد کشور معرفی میکند
منطقه ییلاقی دینارسرا
منطقه ییلاقی داکو
مسیر جنگلی لیره سر
مسیر جنگلی آغوزدارکوتی
اثر طبیعی خشکه داران
در کیلومتر ۳۰ محور تنکابن به چالوس به بعد از نشتارود و قبل از عباسآباد در کنار جاده واقع شده و تنها ۱۲۰ متر با دریا فاصله دارد. این منطقه حفاظت شده به عنوان تنها جنگل جلگهای و بکر و از آخرین بازماندههای اکوسیستمهای جنگلی جلگهای شمال ایران با مساحت تقریبی ۲۶۰۰۰۰۰ مترمربع مساحت بهشمار میرود. انواع مختلف گونههای جانوری و گیاهی مانند توسکا از نوع کرک که در ایران رو به انقراض است سه قلو انجیلی، انار، ممرز، بلوط، لیلکی یا کرات خرمندی، لرگ، ملج، انواع مهم شمشاد، ازگیل جنگلی و یاس وحشی میباشد گونههای متنوع و فراوان جانوری نیز از قدیم در قدیم در آن میزیستند و در حال حاضر زیستگاه حیوانات وحشی نظیر شغال، گرگ، خوک، گربه وحشی و پرندگانی مثل حواصیل خاکستری، قره، غاز، مرغابیها، دارغاز باکلان، اگوت بزرگ و کوچک میباشد. خشکه داران با شرایط مذکور و برخورداری از ساحل زیبای دریای خزر و مجاورت با شهرهای توریستی و امکانات اقامتی و پذیرایی از جمله بهترین مناطق برای اجرای تور میباشد درحاشیه این منطقه نیز یک موزه تاریخی طبیعی ایجاد شده که مجموعه تاکسیدرمی از حیوانات وحش شمال ایران را به نمایش گذارده و همواره مورد استقبال محققان و دانش پژوهان است با هماهنگی اداره محیط زیست میتوان از این جاذبه بازدید کرد.
موزه خشکه داران
موزه مردمشناسی برسه دوهزار)(شانه تراش)
موزه شهدا واقع در گلزار شهدا تنکابن
موزه گیاهان دارویی کندلوس
آب گرم معدنی فلک ده لیره سر
این مکان بکر در لیر سر قرار دارد، مسیر آن از سه راهی خرمآباد در داخل شهر تنکابن و قبل از پل چشمه کیله آغاز و پس از عبور از شهر خرمآباد به دو راهی لتاک میرسد، از این محل پس از عبور از پل به فاصله اندک دو راعی سه هزار و لیر سر وجود دارد که از این محل جاده به صورت خاکی ادامه پیدا میکند کل فاصله تنکابن تا روستای سنتی فلکده ۳۳ کیلومتر است. آب گرم با درجه حرارت متوسط در کنار رودخانه لیرسر و یک چشمه آب سرد به همراه جنگلهای انبوه و کوههای پوشیده از درخت برای اجرای تور و گروههای مختلف توریستی بسیار جالب است.
آب گرم معدنی سه هزار
آب گرم سه هزار معروف به آبگرم حضرت سلیمان یا نرگس است. منطقهای زیبا در دره سه هزار تنکابن و در جوار تخت سلیمان، آب گرم چشمه ایست که دهانهٔ آن در دل تودهای از آهک، یک حوضچهٔ طبیعی حدود ۵ متر مربعی را شکل داده که رنگ سقف آن شیری تا قهوهای است. حوضچه یک کریدور ۴ تا ۵ متری به سمت شمال دارد. برای ورود به حوضچه باید پنج پله را پائین رفته و نیم خیز از دریچه نیم دایرهای وارد آب گرم به عمق یک متر شوید. آبی زلال و گرم (حدود ۴۰ درجه سانتی گراد) همراه با چکیدن قطرات آب از سقف با کف پوشی از ریگ و شن. کنار آن هم حمامی به صورت طبیعی ایجاد شدهاست که در طول تمام روزها به خصوص فصول گرم سال میزبان دوستداران طبیعت است. این آب دارای ذخایر سرشاری از داروهای طبی از قبیل اسید کربنیک، گوگرد، آهن و… است.
آبشار فرهاد جوی
جاده آسفالته دو هزار و سه هزار که از تنکابن آغاز میشود پس از عبور از خرمآباد به مساحت ۲ کیلومتر به منطقه قلعه گردن میرسد که منظره جالبی را در دامنه ارتفاعات کوتاه و جنگلی از جلگه و دریای تنکابن به نمایش میگذارد. این محل با تنکابن ۸ کیلومتر فاصله دارد در کنار جاده از تونل انحرافی و تاریکی قلعه تنکا که آب و لمرود را به رود سه هزار ملحق میکند آبشاری ایجاد شده که ده متر ارتفاع دارد و تا ۵۰ متر قابل افزایش است در جمع محیطی زیبا برای اتراق مسافران به وجود آمدهاست.
آبشار کوهسر
واقع در بخش نشتا تنکابن.
راه مالرو باستانی تنکابن به قزوین
نهارخوران امیراسعد تنکابن
چشمه آب معدنی شلف
پس از طی کردن مسافتی د ر حدود ۳۵ کیلومتر با وسیله نقلیه در صورت ۳۰ کیلومتر پیادهروی در دو کیلومتری شمال شرق روستای میان رود در غرب رودخانه پرور آب معدنی شلف قرار دارد که Ph مواد قلیایی، نمکی، آهکی، فسفر، اکسید آهن، سیلیس، پتاس، آلومین، کلر، سود، کربنات، منیزیم و اسید سولفوریک تشکیل شده و با دارا بودن خواص طبی فراوان برای درمان بیماریهای مختلف، نظیر امراض کلیوی سوء هاضمه و نقرس، امراض جلدی و درد روماتیسم مفید است این آب معدنی به همراه مناظر زیبای طبیعی اطراف مورد علاقه ورزشکاران و طبیعت گردان میباشد. آب معدنی شلف شامل مواد قلیائی، آهکی و نمکی است که برای سوء هاضمه، بیماریهای کلیوی و… مفید است. مسیر دسترسی به این چشمه با پیادهروی همراه است. تا روستای شهرستان مسیر عبور وسایل نقلیه وجود دارد، پس از آن میتوان با راهنمایی از محلیها به مسیر ادامه داد و بر سر دوراهی آبگرم و چشمه شلف مسیر سمت چب به چشمه منتهی میشود. این چشمه یکی از محدود چشمههای آب گازدار در جهان است.
پارک شورا [پارک ساحلی]
غار کبود آبی ور
پارک جنگلی چالدره
در ۱۸ کیلومتری مسیر تنکابن به دو هزار و در کنار جاده قرار دارد و مسیر آسفالت بوده و پارک زیبای چالدره با ۹۴ هکتار مساحت در میان دلتای دو رود سه هزار و دو هزار و محل اتصال آنها قرار دارد این پارک با پل پارکینگ، سرویسهای بهداشتی، اب و برق، آلاچیق از امکانات پارک چالدره میباشند طرحهایی برای توسعه این پارک در دست اجرا است.
پارک مادر
(سینمای 4D و سالن آمفی تئاتر)
پارک کریم آباد
پارک کوثر چشمه کیله
پارک خبرنگار
مزارع پرورش ماهیان سردآبی
مزارع دو هزار و سه هزار (مزارع پرورش ماهی دیگری در نقاط غیر کوهستانی مانند مزارعی در روستاهای میرشمس الدین، آب کله سر، کبودکلایه و خرمآباد وجود دارند)
قله سیالان، قله گردکوه، قله مازوچال، قله شاه رشید، کوه بلور (شاه سفیدکوه)، چشمه ولگ میال، چشمه دیوخانی، چشمه کارکوه، گرخانی چشمه وینی چشمه، ولگتوک میان چشمه، چشمه سوی، رود دو هزار، رود سه هزار، رود ولمرود، رود آزاد رود، رود میرشمس الدین، آببندان جیسا، شکارگاه نرگس کوه، شکارگاه نوارکوه، شکارگاه اکر، شکارگاه پیله کوه، تفرجگاه گرگویه شانه تراش، رود شیرود، رود ترک رود، رود نسارود، رود گرگرود، رود نشتارود، رود چشمه کیله، کوهستان لیمرا، کوهستان پیش کوه، کوهستان نوشا، کوهستان داکو، کوهستان مازولنگاسر، آبشار ماهی وزان، آبشار سنگ بن چشمه، آبشار فرهاد جوی، دریاچه یخی یا دریا آبی، دریاچه بلور، دریاچه هزارکوه، منطقه ییلاقی نوشا، قلعه تنکا، ساختمان شهرداری، ساختمان شهربانی، پل آجری قلعه گردن، پل قدیمی لپاسر، شانشین دشت نوشا، قلعه نوشا، مزارع پرورش ماهیان سردابی دو هزار، مزارع پرورش ماهیان سردابی سه هزار، مراکز پرورش ماهی در آبندانها (بابولات و..)، کارگاه کوزهگری سلیمانآباد سیاهگل چال، پایههای چوبی اسکله بندر تجاری درسبزه میدان، قلعه نوشا تنکابن، قلعه کتی تنکابن، قلعه هاله کله تنکابن، قلعه بهکله تنکابن، قلعه سیاورز خرمآباد تنکابن، قلعه رودپشت تنکابن، قلعه لشکرک تنکابن، قلعه هلوکله تنکابن، پل قلعه گردن تنکابن، قلعه تنکا تنکابن، موزهٔ مردمشناسی برسه (روستای برسه واقع در دوهزار)، بام تنکابن (فضای بالای دهستان قلعه گردن و آبشار فرهاد جوی که از چالوس تا رامسر را در دید رس قرار میدهد، تنکابن قدیم را میتوان دید)
قلعهها، برجها و آتشکدهها در شهرستان تنکابن
در تنکابن آثار حدود سی قلعه از دورانهای مختلف به جا مانده که از جمله آنها عبارتند از:
قلعه تنکا (دژ گلیج) تنکابن (اسلامی – شماره ثبت ۳۳۲۲)
قلعه نوشاه تنکابن
قلعه کتی تنکابن
قلعه هاله کله تنکابن
قلعه بهکله تنکابن
قلعه سیاورز خرمآباد تنکابن
قلعه رودپشت تنکابن
قلعه سیاه لان تنکابن
قلعه سفید کوه تنکابن
قلعه خشن چال تنکابن
قلعه دختر تنکابن
قلعه ذوات تنکابن
قلعه دژ کلار (سه قلعه از تنکابن تا کلاردشت)
قلعه مارکو (بین تنکابن و رامسر)
قلعه لشکرک تنکابن
قلعه هلوکله تنکابن
قلعه تنکا یا دژ گلیچ (قلعه تنکابن)
در کنار رودخانه گلیجان یا «چشمه کیله» قلعه یی بنا شدهاست که پی آن از سنگ و ساروج است و بخشهای بالای دژ از آجر و چوب «سر» ساخته شدهاست. چوب «سر» از چوبهای سخت جنگلی است. دور قلعه را دیواری کشیدهاند، از سنگ که یک دروازه کوچک برای عبور یک نفر دارد! گلیج، در گذشته منطقه بزرگی بود و فرمانروای گلیج را «گلیجان» یا «اسپهبد تنکابن» میگفتند که در این قلعه سکونت داشت. پیشینه این قلعه را تا زمان ساسانیان نوشته و گفتهاند که در طول تاریخ ایستادهاست و آسیبها دیدهاست. در کنار قلعه، باغی از پرتقال است و مدرسه یی ساختهاند که دانسته یا ندانسته از سنگ و آجر قلعه کندهاند و در آن مدرسه بکار برده ند.
قلعه دوم یا قلعه «گران»
در ضلع شرقی «چشمه کیله» بر بالای تپه ماهورهایی که از سلسله جبال البرز فاصله دارد، «قلعه گران» بنا شدهاست. دروازه بزرگی دارد از چوب و دو اتاق دیدهبانی در دو طرف آن. به دلیل رونق این منطقه درگذشته که گذرگاه کاروانها بود، ساختمان این قلعه نیز مثل «قلعه تنکا» بود که آثار آن باقی ماندهاست.
قلعه سه هزار
این قله در سه هزار واقع است و در سال ۹۱۶ ه.ق تعمیر شد و کاخ این قلعه دوازده برج داشت و ساختش سه سال به طول انجامید، خان احمد خان در جنگ با سپاهیان شاه عبس صفوی مدتی در این قلع پناهنده شد.
قلعه کوتی
سومین قلعه از قلاع تنکابن، قلعه کوچکی است به نام قلعه «کوتی» که دروازه آمد و شد مردم بود. این قلعه در سمت غرب رودخانه چشمه «کیله» واقع شدهاست. قلعه «کوتی» در بالای تپه، یک چاه سنگ چین عمیق داشت که در عمق به یک راه زیرزمینی وصل میشد. راه پنهان که نگهبانان از آن رفتوآمد میکردند و به یک اتاق بزرگ ختم میشد. «کوتی دژ» مرکز راهداری بود که ۵۰ متر ارتفاع داشت و انبارهایی که درآمدهای مالیاتی در آن ذخیره میشد، مأموران راهداری در انتهای این تپه نگهبانی میدادند و از راه دور علامات نگهبانان قلعه گران را دریافت میکردند. آنها راهها را دیدهبانی نیز میکردند و دشت سبز تنکابن را زیر نظر داشتند و به شکایت مردم میرسیدند و برای آنها کارگشایی میکردند. از تونلی که در زیر قلعه «کوتی» به دستور اسپهبد گلیج کنده بودند، آب ویلهم رود به شرق خرمآباد تنکابن میرسید که هنوز هم به همان شکل دایر است.
قلعه سیاه لان
سیاه لان به معنی کوه سیاه یا خشم آلود است که در انتهای رودخانه دوهزار قرار دارد. در سرچشمه دوهزار چند قلعه وجود دارد که قلعه سیاه لان در مرتفعترین آنها واقع است که بالاتر از قلعه «خانه بن» و دشت بزرگ «دریاسر» است. قلعه یا دژ «سیاه لان»، تماماً از سنگ است و پر از حفرهها و گودالهای عمیق (تقریباً ده متر) که از سنگ و آهک کوبیدهاست. در کف زمین دو اتاق و یک تونل باریک است که دشوار و به حالت سینه خیز میتوان از آنجا گذشت و پایین رفت. این قلعه اتاقی دارد از سنگهای پهن مربعی شکل که ارتفاع آن دومتر است و دیوارهایش از سنگ و ساروج است که سطح بیرونی آن را گل اندود کرده بودند تا از دور دیده نشود. قلعه سیاه لان از طرف غرب، تمام آبادیهای الموت را زیر نظر داشت و از شرق ناظر بر روستاهای دوهزار بود (مسیری که قلعه زیر نظر دارد. از همان ابتدا تا حال مسیر عبور و مرور روستاییان دوهزار و الموت است) و در فصلهای بهار و تابستان و پاییز که عبور و مرور بیشتر بود، کنترل بیشتر میشد. در فصل تابستان راه پر از برف و یخ میشد و بسته میشد. ارتفاع این قلعه که بر بالای کوه بود ۴۱۰۰ متر است.
قلعه نرگس
قلعه نرگس در منطقه سه هزار واقع شدهاست و بر بالای کوهی به همین نام است که بالاتر از آب گرم تخت سلیمان واقع شدهاست. هردو قلعه یعنی «نرگس» و «سیاه لان» در انتهای مخروطی سه هزار و دو هزار قرار گرفتهاند که نرگس بر مسیر طالقان و سیاه لان بر الموت مشرف است و هردو قلعه بر همدیگر مشرف هستند. از طرف شمال نیز راه سه هزار زیر نظر نگهبانان «نرگس» بود که در مواقع خطر سنگهای بزرگ و سنگین را بر سر مهاجمان فرومی غلتانیدند. در پیرامون «قلعه نرگس» آثار حصار یا دیوار دیده نمیشود؛ ولی آثار سنگ و حفاری و آهک و ساروج دیده میشود. «نرگس» نیز به طمع گنج، از کندوکاو سودجویان در امان نماندهاست و در حال حاضر جان پناه چوپانان است.
قلعه مارکو
قلعه مارکو بین تنکابن و سخت سر (رامسر فعلی) قرار دارد. قلعه بر کوهی است منفرد و مثلثی شکل از جنس آهک که از سلسله جبال البرز جدا ماندهاست. انتهای قلعه دیدهبانی داشت که مسافران گیلان به تنکابن را تحت نظر داشت و مراقب مهاجمین بود که از جنگل بیرون میآمدند و به صورت جنگ و گریز به رهگذران یا قلعه هجوم میآوردند. قلعه مارکو بر سر راه اشکور سفلی و سخت سر (رامسر) سر راه گیلان و مازندران قرار داشت. قلعه مارکو را آل بویه متصرف شدند و در آن دیدبان گذاشتند تا کاروانیان در امان بمانند. قلعه مارکو طی صدسال اخیر کمکم نابود شد و سنگهای آن به عنوان سنگ بنا به غارت رفت و قلعه و نصفی از کوه نابود شد. در حال حاضر در اطراف قلعه چند ویلا ساختهاند و مردم برای تفریح و هواخوری به مارکو میروند!
قلعه سفیدکوه
قلعه سفیدکوه در ارتفاع ۳۵۰۰ متری دریا درکوههای اشکور علیا قرار دارد و در دامنه غربی کوه، دشت وسیعی است. در نوک مخروطی قله، آتشگاهی بود که آثار آن هنوز باقی است و کمکم به زیارتگاه اسلامی تبدیل میشود که روزهای جمعه به ویژه در بهار و تابستان، مهاجرین و بومیان اشکور در آنجا مراسم مذهبی و قربانی اجرا میکنند و دو روز در آنجا میمانند و به روستاهایشان برمی گردند. در رأس مخروط، منطقه یی در ابعاد ۱۰*۴ متر تعبیه شدهاست و عمق آن دومتر است و مردم از آن به عنوان مسجد و استراحتگاه استفاده میکنند و بخش دیگری از بنا، آشپزخانه است. در بالاترین نقطه کوه چشمه یی است به نام «میانکوه»، در بخش جنوبی کوه، قبرستانی است با صدها قبر که اموات به سبک و شیوه زردشتیان دفن شدهاند. نگهبانان قلعه، راه الموت، رودبار و خود اشکور علیا را تحت نظر داشتند.
قلعه خشن چال
«خشن چال» قلعه کوچکی است در شمال شرقی، سفیدکوه که راه آن غیرقابل عبور است. بر اثر گسل زایی و فروریختن مسیر و اطراف آن، حتی شکارچیها و کوهنوردان حرفه یی از آن به سختی عبور میکنند. آثار این قلعه تنها در نقطه یی از میانکوه با دوربینهای چشمی دیده میشود. نگهبانان قلعه رفتوآمدهای طرف الموت را تحت نظر داشتند. یک نکته نانوشته و ناگفته نماند که تمام قلعههای تنکابن، روبه سوی غرب (ارومیه ـ آذربایجان غربی) است. به روایتی، زرتشت پیامبر در ارومیه متولد شدهاست. به همین دلیل، تمام قلعههای باستانی ایران روبه سوی ارومیه ساخته شدهاست.
قلعه ذوات
در رأس یک کوه مثلثی شکل که یک ضلعش به رودخانه چالوس است و ضلع دیگرش به سردآبرود، جنگل است؛ و در آن جنگل دوبرج همانند که قسمت زیرین آنها محوطهٔ است با یک راهرو و دالان به طول ده متر میگویند که درگذشتههای دور انبار غله و برنج و کاه بوده در موقع خطر، آتش روشن میکردند و مردم را خبر میکردند که در آن جا پناه بگیرند. این برج و قلعه که سنگ و ساروجی است تا زمان علویان آمل رونق داشت. «زید علوی» از این قلعه دیدن کرد ومردم به استقبال او آمدند. اما جانشین او به دست امیر اسماعیل سامانی کشته شد.
قلعه دختر
از دیگر قلعههای منطقه تنکابن، قلعه دختر است که روبروی قلعه «ذوات» است وهم سوی قلعه «بهرام در بسطام». هرسه قلعه بر انتهای کوهها هستند و با افروختن آتش در قلعهها، هرسه قلعه همدیگر را خبر میکردند. از قلعه دختر، آثار برج و باروهای سنگی و اتاقها هنوز باقی است.
دژ کلار
برتل بزرگی در مرکز کلاردشت، آثار دژ بزرگی باقی است که مرکز فرمانروایان کوهستان کلاردشت، کلارستانی، کجور و تنکابن بود و گاهی مقر فرماندهی بلادی بود که از حاکمیت کلاردشت خارج بود. پی دژ سنگی و دیوارههای آن آجری است و در ابعاد ۵۰۰متر در ۵۰۰متر حصاری بر آن کشیدهاند. بخش داخلی دژ طوری ساخته شده بود که نگهبانان دژ، آسان میتوانستند از کمر وبالای دیوار راه بروند ولی از بیرون امکان صعود نبود. در بیرون خندقی به پهنای چهارمتر، دورتادور دژ حفر کرده بودند که امکان ورود به قلعه را غیرممکن میکرد. دژ کلار، چهار دروازه داشت و در دو طرف دروازهها برجهای دیدبانی بود که از دشت کلار حراست میکردند. در اطراف دژ پناهگاههایی ساخته شده بود که آثاری از آنها باقی است و هرکدام، خود به نام قلعه معروف است مثل قلعه علمدار، در شرق، «کلار» بر بالای یال و «رزاکول» و «عثمان قلعه» و «کلومه» یا قلعه «لریزولش سر» که همه در اطراف دژ کلار بودند و بر اثر حفاریهای غیرقانونی ویران شدهاند. قدمت دژ کلار به زمان ساسانیان میرسد.
جنگل و منطقه ییلاقی سه هزار
مسیر دسترسی تنکابن به خرمآباد پس از عبور از قلعه گردن به سمت جنوب امتداد یافته و دو راهی لتاک در جانب شرقی وارد یک جاده خاکی میشود که به طرف منطقه زیبای سه هزار ادامه پیدا میکند دره سه هزار منطقهای بکر، زیبا با چشماندازهای بدیع، چمنزارها، جنگلهای مرتفع و جلگهای، رودخانه پرآب سه هزار یک ماندهاست آب و هوای مطبوع به همراه آبشارها و چشمههای آب گوارا و آرامش رؤیایی این منطقه برای گروههای توریستی مشتاق آرامش و طبیعت کاملاً ایدئال است.
دشت دریاسر
جاده آسفالته دو هزار از سه راهی خرمآباد و قبل از پل چشمه کیله آغاز و با عبور از شهر خرمآباد و دو راهی لتاک و پارک چالدره با طی مسافت ۴۰ کیلومتر به کلیشم میرسد از این نقطه در شرق جاده با صورت پیاده در حدود ۵/۱ ساعت در مسیر صعود به قله سیالان دشت زیبای دریا سر وجود دارد. این منطقه ۲۰۰۰۰۰ متر مربع مساحت دارد، ارتفاع دشت از این صحرا ۱۸۰۰ متر بوده و به این خاطر در تابستان دارای آب و هوای بسیار مطبوعی است. وجود کوهای زیبای هر تنگ لات خان بن، سیاه کل و کل تلا، کوههای پوشده از گیاهان، چشمهها و رودهای پرآب دریاسر را به عنوان یکی از جاذبههای منحصربهفرد کشور معرفی میکند
منطقه ییلاقی دینارسرا
منطقه ییلاقی داکو
مسیر جنگلی لیره سر
مسیر جنگلی آغوزدارکوتی
اثر طبیعی خشکه داران
در کیلومتر ۳۰ محور تنکابن به چالوس به بعد از نشتارود و قبل از عباسآباد در کنار جاده واقع شده و تنها ۱۲۰ متر با دریا فاصله دارد. این منطقه حفاظت شده به عنوان تنها جنگل جلگهای و بکر و از آخرین بازماندههای اکوسیستمهای جنگلی جلگهای شمال ایران با مساحت تقریبی ۲۶۰۰۰۰۰ مترمربع مساحت بهشمار میرود. انواع مختلف گونههای جانوری و گیاهی مانند توسکا از نوع کرک که در ایران رو به انقراض است سه قلو انجیلی، انار، ممرز، بلوط، لیلکی یا کرات خرمندی، لرگ، ملج، انواع مهم شمشاد، ازگیل جنگلی و یاس وحشی میباشد گونههای متنوع و فراوان جانوری نیز از قدیم در قدیم در آن میزیستند و در حال حاضر زیستگاه حیوانات وحشی نظیر شغال، گرگ، خوک، گربه وحشی و پرندگانی مثل حواصیل خاکستری، قره، غاز، مرغابیها، دارغاز باکلان، اگوت بزرگ و کوچک میباشد. خشکه داران با شرایط مذکور و برخورداری از ساحل زیبای دریای خزر و مجاورت با شهرهای توریستی و امکانات اقامتی و پذیرایی از جمله بهترین مناطق برای اجرای تور میباشد درحاشیه این منطقه نیز یک موزه تاریخی طبیعی ایجاد شده که مجموعه تاکسیدرمی از حیوانات وحش شمال ایران را به نمایش گذارده و همواره مورد استقبال محققان و دانش پژوهان است با هماهنگی اداره محیط زیست میتوان از این جاذبه بازدید کرد.
موزه خشکه داران
موزه مردمشناسی برسه دوهزار)(شانه تراش)
موزه شهدا واقع در گلزار شهدا تنکابن
موزه گیاهان دارویی کندلوس
آب گرم معدنی فلک ده لیره سر
این مکان بکر در لیر سر قرار دارد، مسیر آن از سه راهی خرمآباد در داخل شهر تنکابن و قبل از پل چشمه کیله آغاز و پس از عبور از شهر خرمآباد به دو راهی لتاک میرسد، از این محل پس از عبور از پل به فاصله اندک دو راعی سه هزار و لیر سر وجود دارد که از این محل جاده به صورت خاکی ادامه پیدا میکند کل فاصله تنکابن تا روستای سنتی فلکده ۳۳ کیلومتر است. آب گرم با درجه حرارت متوسط در کنار رودخانه لیرسر و یک چشمه آب سرد به همراه جنگلهای انبوه و کوههای پوشیده از درخت برای اجرای تور و گروههای مختلف توریستی بسیار جالب است.
آب گرم معدنی سه هزار
آب گرم سه هزار معروف به آبگرم حضرت سلیمان یا نرگس است. منطقهای زیبا در دره سه هزار تنکابن و در جوار تخت سلیمان، آب گرم چشمه ایست که دهانهٔ آن در دل تودهای از آهک، یک حوضچهٔ طبیعی حدود ۵ متر مربعی را شکل داده که رنگ سقف آن شیری تا قهوهای است. حوضچه یک کریدور ۴ تا ۵ متری به سمت شمال دارد. برای ورود به حوضچه باید پنج پله را پائین رفته و نیم خیز از دریچه نیم دایرهای وارد آب گرم به عمق یک متر شوید. آبی زلال و گرم (حدود ۴۰ درجه سانتی گراد) همراه با چکیدن قطرات آب از سقف با کف پوشی از ریگ و شن. کنار آن هم حمامی به صورت طبیعی ایجاد شدهاست که در طول تمام روزها به خصوص فصول گرم سال میزبان دوستداران طبیعت است. این آب دارای ذخایر سرشاری از داروهای طبی از قبیل اسید کربنیک، گوگرد، آهن و… است.
آبشار فرهاد جوی
جاده آسفالته دو هزار و سه هزار که از تنکابن آغاز میشود پس از عبور از خرمآباد به مساحت ۲ کیلومتر به منطقه قلعه گردن میرسد که منظره جالبی را در دامنه ارتفاعات کوتاه و جنگلی از جلگه و دریای تنکابن به نمایش میگذارد. این محل با تنکابن ۸ کیلومتر فاصله دارد در کنار جاده از تونل انحرافی و تاریکی قلعه تنکا که آب و لمرود را به رود سه هزار ملحق میکند آبشاری ایجاد شده که ده متر ارتفاع دارد و تا ۵۰ متر قابل افزایش است در جمع محیطی زیبا برای اتراق مسافران به وجود آمدهاست.
آبشار کوهسر
واقع در بخش نشتا تنکابن.
راه مالرو باستانی تنکابن به قزوین
نهارخوران امیراسعد تنکابن
چشمه آب معدنی شلف
پس از طی کردن مسافتی د ر حدود ۳۵ کیلومتر با وسیله نقلیه در صورت ۳۰ کیلومتر پیادهروی در دو کیلومتری شمال شرق روستای میان رود در غرب رودخانه پرور آب معدنی شلف قرار دارد که Ph مواد قلیایی، نمکی، آهکی، فسفر، اکسید آهن، سیلیس، پتاس، آلومین، کلر، سود، کربنات، منیزیم و اسید سولفوریک تشکیل شده و با دارا بودن خواص طبی فراوان برای درمان بیماریهای مختلف، نظیر امراض کلیوی سوء هاضمه و نقرس، امراض جلدی و درد روماتیسم مفید است این آب معدنی به همراه مناظر زیبای طبیعی اطراف مورد علاقه ورزشکاران و طبیعت گردان میباشد. آب معدنی شلف شامل مواد قلیائی، آهکی و نمکی است که برای سوء هاضمه، بیماریهای کلیوی و… مفید است. مسیر دسترسی به این چشمه با پیادهروی همراه است. تا روستای شهرستان مسیر عبور وسایل نقلیه وجود دارد، پس از آن میتوان با راهنمایی از محلیها به مسیر ادامه داد و بر سر دوراهی آبگرم و چشمه شلف مسیر سمت چب به چشمه منتهی میشود. این چشمه یکی از محدود چشمههای آب گازدار در جهان است.
پارک شورا [پارک ساحلی]
غار کبود آبی ور
پارک جنگلی چالدره
در ۱۸ کیلومتری مسیر تنکابن به دو هزار و در کنار جاده قرار دارد و مسیر آسفالت بوده و پارک زیبای چالدره با ۹۴ هکتار مساحت در میان دلتای دو رود سه هزار و دو هزار و محل اتصال آنها قرار دارد این پارک با پل پارکینگ، سرویسهای بهداشتی، اب و برق، آلاچیق از امکانات پارک چالدره میباشند طرحهایی برای توسعه این پارک در دست اجرا است.
پارک مادر
(سینمای 4D و سالن آمفی تئاتر)
پارک کریم آباد
پارک کوثر چشمه کیله
پارک خبرنگار
مزارع پرورش ماهیان سردآبی
مزارع دو هزار و سه هزار (مزارع پرورش ماهی دیگری در نقاط غیر کوهستانی مانند مزارعی در روستاهای میرشمس الدین، آب کله سر، کبودکلایه و خرمآباد وجود دارند)
قله سیالان، قله گردکوه، قله مازوچال، قله شاه رشید، کوه بلور (شاه سفیدکوه)، چشمه ولگ میال، چشمه دیوخانی، چشمه کارکوه، گرخانی چشمه وینی چشمه، ولگتوک میان چشمه، چشمه سوی، رود دو هزار، رود سه هزار، رود ولمرود، رود آزاد رود، رود میرشمس الدین، آببندان جیسا، شکارگاه نرگس کوه، شکارگاه نوارکوه، شکارگاه اکر، شکارگاه پیله کوه، تفرجگاه گرگویه شانه تراش، رود شیرود، رود ترک رود، رود نسارود، رود گرگرود، رود نشتارود، رود چشمه کیله، کوهستان لیمرا، کوهستان پیش کوه، کوهستان نوشا، کوهستان داکو، کوهستان مازولنگاسر، آبشار ماهی وزان، آبشار سنگ بن چشمه، آبشار فرهاد جوی، دریاچه یخی یا دریا آبی، دریاچه بلور، دریاچه هزارکوه، منطقه ییلاقی نوشا، قلعه تنکا، ساختمان شهرداری، ساختمان شهربانی، پل آجری قلعه گردن، پل قدیمی لپاسر، شانشین دشت نوشا، قلعه نوشا، مزارع پرورش ماهیان سردابی دو هزار، مزارع پرورش ماهیان سردابی سه هزار، مراکز پرورش ماهی در آبندانها (بابولات و..)، کارگاه کوزهگری سلیمانآباد سیاهگل چال، پایههای چوبی اسکله بندر تجاری درسبزه میدان، قلعه نوشا تنکابن، قلعه کتی تنکابن، قلعه هاله کله تنکابن، قلعه بهکله تنکابن، قلعه سیاورز خرمآباد تنکابن، قلعه رودپشت تنکابن، قلعه لشکرک تنکابن، قلعه هلوکله تنکابن، پل قلعه گردن تنکابن، قلعه تنکا تنکابن، موزهٔ مردمشناسی برسه (روستای برسه واقع در دوهزار)، بام تنکابن (فضای بالای دهستان قلعه گردن و آبشار فرهاد جوی که از چالوس تا رامسر را در دید رس قرار میدهد، تنکابن قدیم را میتوان دید)
قلعهها، برجها و آتشکدهها در شهرستان تنکابن
در تنکابن آثار حدود سی قلعه از دورانهای مختلف به جا مانده که از جمله آنها عبارتند از:
قلعه تنکا (دژ گلیج) تنکابن (اسلامی – شماره ثبت ۳۳۲۲)
قلعه نوشاه تنکابن
قلعه کتی تنکابن
قلعه هاله کله تنکابن
قلعه بهکله تنکابن
قلعه سیاورز خرمآباد تنکابن
قلعه رودپشت تنکابن
قلعه سیاه لان تنکابن
قلعه سفید کوه تنکابن
قلعه خشن چال تنکابن
قلعه دختر تنکابن
قلعه ذوات تنکابن
قلعه دژ کلار (سه قلعه از تنکابن تا کلاردشت)
قلعه مارکو (بین تنکابن و رامسر)
قلعه لشکرک تنکابن
قلعه هلوکله تنکابن
قلعه تنکا یا دژ گلیچ (قلعه تنکابن)
در کنار رودخانه گلیجان یا «چشمه کیله» قلعه یی بنا شدهاست که پی آن از سنگ و ساروج است و بخشهای بالای دژ از آجر و چوب «سر» ساخته شدهاست. چوب «سر» از چوبهای سخت جنگلی است. دور قلعه را دیواری کشیدهاند، از سنگ که یک دروازه کوچک برای عبور یک نفر دارد! گلیج، در گذشته منطقه بزرگی بود و فرمانروای گلیج را «گلیجان» یا «اسپهبد تنکابن» میگفتند که در این قلعه سکونت داشت. پیشینه این قلعه را تا زمان ساسانیان نوشته و گفتهاند که در طول تاریخ ایستادهاست و آسیبها دیدهاست. در کنار قلعه، باغی از پرتقال است و مدرسه یی ساختهاند که دانسته یا ندانسته از سنگ و آجر قلعه کندهاند و در آن مدرسه بکار برده ند.
قلعه دوم یا قلعه «گران»
در ضلع شرقی «چشمه کیله» بر بالای تپه ماهورهایی که از سلسله جبال البرز فاصله دارد، «قلعه گران» بنا شدهاست. دروازه بزرگی دارد از چوب و دو اتاق دیدهبانی در دو طرف آن. به دلیل رونق این منطقه درگذشته که گذرگاه کاروانها بود، ساختمان این قلعه نیز مثل «قلعه تنکا» بود که آثار آن باقی ماندهاست.
قلعه سه هزار
این قله در سه هزار واقع است و در سال ۹۱۶ ه.ق تعمیر شد و کاخ این قلعه دوازده برج داشت و ساختش سه سال به طول انجامید، خان احمد خان در جنگ با سپاهیان شاه عبس صفوی مدتی در این قلع پناهنده شد.
قلعه کوتی
سومین قلعه از قلاع تنکابن، قلعه کوچکی است به نام قلعه «کوتی» که دروازه آمد و شد مردم بود. این قلعه در سمت غرب رودخانه چشمه «کیله» واقع شدهاست. قلعه «کوتی» در بالای تپه، یک چاه سنگ چین عمیق داشت که در عمق به یک راه زیرزمینی وصل میشد. راه پنهان که نگهبانان از آن رفتوآمد میکردند و به یک اتاق بزرگ ختم میشد. «کوتی دژ» مرکز راهداری بود که ۵۰ متر ارتفاع داشت و انبارهایی که درآمدهای مالیاتی در آن ذخیره میشد، مأموران راهداری در انتهای این تپه نگهبانی میدادند و از راه دور علامات نگهبانان قلعه گران را دریافت میکردند. آنها راهها را دیدهبانی نیز میکردند و دشت سبز تنکابن را زیر نظر داشتند و به شکایت مردم میرسیدند و برای آنها کارگشایی میکردند. از تونلی که در زیر قلعه «کوتی» به دستور اسپهبد گلیج کنده بودند، آب ویلهم رود به شرق خرمآباد تنکابن میرسید که هنوز هم به همان شکل دایر است.
قلعه سیاه لان
سیاه لان به معنی کوه سیاه یا خشم آلود است که در انتهای رودخانه دوهزار قرار دارد. در سرچشمه دوهزار چند قلعه وجود دارد که قلعه سیاه لان در مرتفعترین آنها واقع است که بالاتر از قلعه «خانه بن» و دشت بزرگ «دریاسر» است. قلعه یا دژ «سیاه لان»، تماماً از سنگ است و پر از حفرهها و گودالهای عمیق (تقریباً ده متر) که از سنگ و آهک کوبیدهاست. در کف زمین دو اتاق و یک تونل باریک است که دشوار و به حالت سینه خیز میتوان از آنجا گذشت و پایین رفت. این قلعه اتاقی دارد از سنگهای پهن مربعی شکل که ارتفاع آن دومتر است و دیوارهایش از سنگ و ساروج است که سطح بیرونی آن را گل اندود کرده بودند تا از دور دیده نشود. قلعه سیاه لان از طرف غرب، تمام آبادیهای الموت را زیر نظر داشت و از شرق ناظر بر روستاهای دوهزار بود (مسیری که قلعه زیر نظر دارد. از همان ابتدا تا حال مسیر عبور و مرور روستاییان دوهزار و الموت است) و در فصلهای بهار و تابستان و پاییز که عبور و مرور بیشتر بود، کنترل بیشتر میشد. در فصل تابستان راه پر از برف و یخ میشد و بسته میشد. ارتفاع این قلعه که بر بالای کوه بود ۴۱۰۰ متر است.
قلعه نرگس
قلعه نرگس در منطقه سه هزار واقع شدهاست و بر بالای کوهی به همین نام است که بالاتر از آب گرم تخت سلیمان واقع شدهاست. هردو قلعه یعنی «نرگس» و «سیاه لان» در انتهای مخروطی سه هزار و دو هزار قرار گرفتهاند که نرگس بر مسیر طالقان و سیاه لان بر الموت مشرف است و هردو قلعه بر همدیگر مشرف هستند. از طرف شمال نیز راه سه هزار زیر نظر نگهبانان «نرگس» بود که در مواقع خطر سنگهای بزرگ و سنگین را بر سر مهاجمان فرومی غلتانیدند. در پیرامون «قلعه نرگس» آثار حصار یا دیوار دیده نمیشود؛ ولی آثار سنگ و حفاری و آهک و ساروج دیده میشود. «نرگس» نیز به طمع گنج، از کندوکاو سودجویان در امان نماندهاست و در حال حاضر جان پناه چوپانان است.
قلعه مارکو
قلعه مارکو بین تنکابن و سخت سر (رامسر فعلی) قرار دارد. قلعه بر کوهی است منفرد و مثلثی شکل از جنس آهک که از سلسله جبال البرز جدا ماندهاست. انتهای قلعه دیدهبانی داشت که مسافران گیلان به تنکابن را تحت نظر داشت و مراقب مهاجمین بود که از جنگل بیرون میآمدند و به صورت جنگ و گریز به رهگذران یا قلعه هجوم میآوردند. قلعه مارکو بر سر راه اشکور سفلی و سخت سر (رامسر) سر راه گیلان و مازندران قرار داشت. قلعه مارکو را آل بویه متصرف شدند و در آن دیدبان گذاشتند تا کاروانیان در امان بمانند. قلعه مارکو طی صدسال اخیر کمکم نابود شد و سنگهای آن به عنوان سنگ بنا به غارت رفت و قلعه و نصفی از کوه نابود شد. در حال حاضر در اطراف قلعه چند ویلا ساختهاند و مردم برای تفریح و هواخوری به مارکو میروند!
قلعه سفیدکوه
قلعه سفیدکوه در ارتفاع ۳۵۰۰ متری دریا درکوههای اشکور علیا قرار دارد و در دامنه غربی کوه، دشت وسیعی است. در نوک مخروطی قله، آتشگاهی بود که آثار آن هنوز باقی است و کمکم به زیارتگاه اسلامی تبدیل میشود که روزهای جمعه به ویژه در بهار و تابستان، مهاجرین و بومیان اشکور در آنجا مراسم مذهبی و قربانی اجرا میکنند و دو روز در آنجا میمانند و به روستاهایشان برمی گردند. در رأس مخروط، منطقه یی در ابعاد ۱۰*۴ متر تعبیه شدهاست و عمق آن دومتر است و مردم از آن به عنوان مسجد و استراحتگاه استفاده میکنند و بخش دیگری از بنا، آشپزخانه است. در بالاترین نقطه کوه چشمه یی است به نام «میانکوه»، در بخش جنوبی کوه، قبرستانی است با صدها قبر که اموات به سبک و شیوه زردشتیان دفن شدهاند. نگهبانان قلعه، راه الموت، رودبار و خود اشکور علیا را تحت نظر داشتند.
قلعه خشن چال
«خشن چال» قلعه کوچکی است در شمال شرقی، سفیدکوه که راه آن غیرقابل عبور است. بر اثر گسل زایی و فروریختن مسیر و اطراف آن، حتی شکارچیها و کوهنوردان حرفه یی از آن به سختی عبور میکنند. آثار این قلعه تنها در نقطه یی از میانکوه با دوربینهای چشمی دیده میشود. نگهبانان قلعه رفتوآمدهای طرف الموت را تحت نظر داشتند. یک نکته نانوشته و ناگفته نماند که تمام قلعههای تنکابن، روبه سوی غرب (ارومیه ـ آذربایجان غربی) است. به روایتی، زرتشت پیامبر در ارومیه متولد شدهاست. به همین دلیل، تمام قلعههای باستانی ایران روبه سوی ارومیه ساخته شدهاست.
قلعه ذوات
در رأس یک کوه مثلثی شکل که یک ضلعش به رودخانه چالوس است و ضلع دیگرش به سردآبرود، جنگل است؛ و در آن جنگل دوبرج همانند که قسمت زیرین آنها محوطهٔ است با یک راهرو و دالان به طول ده متر میگویند که درگذشتههای دور انبار غله و برنج و کاه بوده در موقع خطر، آتش روشن میکردند و مردم را خبر میکردند که در آن جا پناه بگیرند. این برج و قلعه که سنگ و ساروجی است تا زمان علویان آمل رونق داشت. «زید علوی» از این قلعه دیدن کرد ومردم به استقبال او آمدند. اما جانشین او به دست امیر اسماعیل سامانی کشته شد.
قلعه دختر
از دیگر قلعههای منطقه تنکابن، قلعه دختر است که روبروی قلعه «ذوات» است وهم سوی قلعه «بهرام در بسطام». هرسه قلعه بر انتهای کوهها هستند و با افروختن آتش در قلعهها، هرسه قلعه همدیگر را خبر میکردند. از قلعه دختر، آثار برج و باروهای سنگی و اتاقها هنوز باقی است.
دژ کلار
برتل بزرگی در مرکز کلاردشت، آثار دژ بزرگی باقی است که مرکز فرمانروایان کوهستان کلاردشت، کلارستانی، کجور و تنکابن بود و گاهی مقر فرماندهی بلادی بود که از حاکمیت کلاردشت خارج بود. پی دژ سنگی و دیوارههای آن آجری است و در ابعاد ۵۰۰متر در ۵۰۰متر حصاری بر آن کشیدهاند. بخش داخلی دژ طوری ساخته شده بود که نگهبانان دژ، آسان میتوانستند از کمر وبالای دیوار راه بروند ولی از بیرون امکان صعود نبود. در بیرون خندقی به پهنای چهارمتر، دورتادور دژ حفر کرده بودند که امکان ورود به قلعه را غیرممکن میکرد. دژ کلار، چهار دروازه داشت و در دو طرف دروازهها برجهای دیدبانی بود که از دشت کلار حراست میکردند. در اطراف دژ پناهگاههایی ساخته شده بود که آثاری از آنها باقی است و هرکدام، خود به نام قلعه معروف است مثل قلعه علمدار، در شرق، «کلار» بر بالای یال و «رزاکول» و «عثمان قلعه» و «کلومه» یا قلعه «لریزولش سر» که همه در اطراف دژ کلار بودند و بر اثر حفاریهای غیرقانونی ویران شدهاند. قدمت دژ کلار به زمان ساسانیان میرسد.
اماکن مذهبی شهرستان تنکابن
این شهرستان مدفن چندین امامزاده از تبار امامان شیعه از جمله فرزندان امام موسی کاظم است.
بقعه سیدحسین بن موسی الکاظم در شیرود (برادر رضا)
بقعه آقامیرشمس الدین در روستای میرشمس الدین (از نوادگان موسی کاظم)
بقعه آقاشیرعلی درمیان ناحیه خرمآباد
امامزاده آقا سید حسین در روستای پلتکله
امامزاده سید محمدطاهر در آبادی حاجی محله دهستان میرشمس الدین
امامزاده قاسم در دوهزار
امامزاده سید محمد در روستای واچک (سید عبدالحی ابن سید صدرالدین مرعشی
بقعه سیدجلال در آبادی زَرَوج محله گلیجان
امامزاده سید محمدآبادی فقیه محله گلیجان
امامزاده سید قوام الدین کبود کلایه
بقعه صالح بن علی
بقعه سّید علی کیا در روستای رودپشت
بقعه سیده زیبا خانم
بقعه بی بی نورزاده خانم در مزردشت خرمآباد
امامزاده درویش ماهرو تنکابن
امامزاده سید ابوالحسن الموید بالله
بقعه سید ابوجعفر ثائری ابیض تنکابن
بقعه سیدحبیب اللّه
بقعه سیدرضا در آبادی شیرود
امامزاده سید قاسم در شیرود
امامزاده برهان الدین سپهسالار در سه هزار
امامزاده سید صادق در بالابند گلیجان
بقعه دو برادران در آبادی کَچانَک در سه کیلومتری
بقعه میرسبحان در آبادیِ تمیجانَک
امامزادگان طاهر و مطهر در سیف کلایه
امامزاده اوج بن علی پایین اشتوج
امامزاده آقا میربخش رضا رودگر محله نشتا
و بیش از شصت امامزاده و بقعه دیگر را میتوان نام برد.
اماکن اقامتی و توریستی شهر تنکابن
هتل رستوران بهارستان (کریم آباد)
مجتمع فرهنگی رشد
مجتمع اقامتی چالدره (واقع در پارک جنگلی چالدره)
هتل رستوران بهارستان (کریم آباد)
مهمانپذیر ایران (خیابان جمهوری سبزهمیدان)
هتل صدرا (کریم آباد)
هتل آوا (جنب چشمه کیله)
هتل سیالان (دو هزار-دوراهی دریاسر)
متل شایان (جنب چشمه کیله)
مجتمع اقامتی و تفریحی سیمرغ (ولی آباد)
سوئیتهای اقامتی آیلار (ولی آباد)
هتل آپارتمان پگاه (دو هزار-نرسیده به دوراهی دریاسر)
هتل دنیا (تنکابن)
هتل مروارید (تنکابن)
هتل آپارتمان رادمهر (تنکابن-شیرود)
خونه گلی (روستای چلاسر-تنکابن)
معین (تنکابن-خرمآباد روستای گاو)
هتل وازیک (واقع در نشتارود)
هتل آرزو (جنب پمپ بنزین نشتارود نشتارود)
هتل نجاتی (کیلومتر ۵ تنکابن به نشتارود)
متل سویل (کیلومتر ۵ تنکابن به نشتارود)
هتل و تالار ترافیک (نشتارود تنکابن)
هتل ونوس (نشتارود تنکابن)
مجتمع اقامتی گیسا (واقع در پایانه تنکابن)
چهرههای سرشناس |قهرمانان ورزشی
جواداصغری مقدم (بازیکن تیم ملی فوتسال)
محمد مختاری (بازیکن فعلی گسترش فولاد تبریز)
مجتبی گلیج (نایب قهرمان کشتی بزرگسالان آسیا)
سید شمس الدین حسینی (عضو سابق تیم ملی جوانان-وزیر اقتصاد دولت هشتم و نهم)
مهدی خدابخشی قهرمان ۲۰۱۵ جهان تکواندو
سعید شیرود قربانی (عضو سابق تیم ملی نوجوانان و جوانان والیبال)
این شهرستان مدفن چندین امامزاده از تبار امامان شیعه از جمله فرزندان امام موسی کاظم است.
بقعه سیدحسین بن موسی الکاظم در شیرود (برادر رضا)
بقعه آقامیرشمس الدین در روستای میرشمس الدین (از نوادگان موسی کاظم)
بقعه آقاشیرعلی درمیان ناحیه خرمآباد
امامزاده آقا سید حسین در روستای پلتکله
امامزاده سید محمدطاهر در آبادی حاجی محله دهستان میرشمس الدین
امامزاده قاسم در دوهزار
امامزاده سید محمد در روستای واچک (سید عبدالحی ابن سید صدرالدین مرعشی
بقعه سیدجلال در آبادی زَرَوج محله گلیجان
امامزاده سید محمدآبادی فقیه محله گلیجان
امامزاده سید قوام الدین کبود کلایه
بقعه صالح بن علی
بقعه سّید علی کیا در روستای رودپشت
بقعه سیده زیبا خانم
بقعه بی بی نورزاده خانم در مزردشت خرمآباد
امامزاده درویش ماهرو تنکابن
امامزاده سید ابوالحسن الموید بالله
بقعه سید ابوجعفر ثائری ابیض تنکابن
بقعه سیدحبیب اللّه
بقعه سیدرضا در آبادی شیرود
امامزاده سید قاسم در شیرود
امامزاده برهان الدین سپهسالار در سه هزار
امامزاده سید صادق در بالابند گلیجان
بقعه دو برادران در آبادی کَچانَک در سه کیلومتری
بقعه میرسبحان در آبادیِ تمیجانَک
امامزادگان طاهر و مطهر در سیف کلایه
امامزاده اوج بن علی پایین اشتوج
امامزاده آقا میربخش رضا رودگر محله نشتا
و بیش از شصت امامزاده و بقعه دیگر را میتوان نام برد.
اماکن اقامتی و توریستی شهر تنکابن
هتل رستوران بهارستان (کریم آباد)
مجتمع فرهنگی رشد
مجتمع اقامتی چالدره (واقع در پارک جنگلی چالدره)
هتل رستوران بهارستان (کریم آباد)
مهمانپذیر ایران (خیابان جمهوری سبزهمیدان)
هتل صدرا (کریم آباد)
هتل آوا (جنب چشمه کیله)
هتل سیالان (دو هزار-دوراهی دریاسر)
متل شایان (جنب چشمه کیله)
مجتمع اقامتی و تفریحی سیمرغ (ولی آباد)
سوئیتهای اقامتی آیلار (ولی آباد)
هتل آپارتمان پگاه (دو هزار-نرسیده به دوراهی دریاسر)
هتل دنیا (تنکابن)
هتل مروارید (تنکابن)
هتل آپارتمان رادمهر (تنکابن-شیرود)
خونه گلی (روستای چلاسر-تنکابن)
معین (تنکابن-خرمآباد روستای گاو)
هتل وازیک (واقع در نشتارود)
هتل آرزو (جنب پمپ بنزین نشتارود نشتارود)
هتل نجاتی (کیلومتر ۵ تنکابن به نشتارود)
متل سویل (کیلومتر ۵ تنکابن به نشتارود)
هتل و تالار ترافیک (نشتارود تنکابن)
هتل ونوس (نشتارود تنکابن)
مجتمع اقامتی گیسا (واقع در پایانه تنکابن)
چهرههای سرشناس |قهرمانان ورزشی
جواداصغری مقدم (بازیکن تیم ملی فوتسال)
محمد مختاری (بازیکن فعلی گسترش فولاد تبریز)
مجتبی گلیج (نایب قهرمان کشتی بزرگسالان آسیا)
سید شمس الدین حسینی (عضو سابق تیم ملی جوانان-وزیر اقتصاد دولت هشتم و نهم)
مهدی خدابخشی قهرمان ۲۰۱۵ جهان تکواندو
سعید شیرود قربانی (عضو سابق تیم ملی نوجوانان و جوانان والیبال)
Tonekabon (Persian: تنكابن, also Romanized as Tonekābon; formerly known as Shahsavar (Persian: شَهسَوار), also Romanized as Shahsavār and Shahsawār) is a city and capital of Tonekabon County, Mazandaran Province, northern Iran.
At the 2006 census, its population was 43,128, in 13,087 families. The languages of Tonekabon are Mazandarani and gilaki.
Geography
Shahsavar is located on the coast of the southern Caspian Sea, 257 kilometres (160 mi) north of Tehran, between Ramsar and Chaloos.
The town of Shahsavar is nearby along the Caspian Sea, and Tonekabon County has common borders with Qazvin Province to the south.
In its northern regions it has a moderate and humid climate and in the southern portions cold weather prevails. Cheshmeh Kileh River is located in this city.
History
The territory of Shahsavar was originally part of Gilan. Numerous evidences discovered in various parts of the region, indicate that it was a flourishing city in past. The ancient Tonekabon came under the realm of the Royan territory, also called Rostamdar. The Padusbanan held the power of this vicinity till the reign of Shah Abbas Safavid I. Thereafter until the year 1209 CE. which was the beginning of the reign of Aqa Mohammad Khan Qajar and the Qajar dynasty, the city was known as Feiz.
After downfall of the Qajar dynasty, the city was renamed Shahsavar. After the 1979 Revolution the name was returned to its original historic one, Tonekabon. Most present-day people of the city still use the "Shahsavar" name.
At the 2006 census, its population was 43,128, in 13,087 families. The languages of Tonekabon are Mazandarani and gilaki.
Geography
Shahsavar is located on the coast of the southern Caspian Sea, 257 kilometres (160 mi) north of Tehran, between Ramsar and Chaloos.
The town of Shahsavar is nearby along the Caspian Sea, and Tonekabon County has common borders with Qazvin Province to the south.
In its northern regions it has a moderate and humid climate and in the southern portions cold weather prevails. Cheshmeh Kileh River is located in this city.
History
The territory of Shahsavar was originally part of Gilan. Numerous evidences discovered in various parts of the region, indicate that it was a flourishing city in past. The ancient Tonekabon came under the realm of the Royan territory, also called Rostamdar. The Padusbanan held the power of this vicinity till the reign of Shah Abbas Safavid I. Thereafter until the year 1209 CE. which was the beginning of the reign of Aqa Mohammad Khan Qajar and the Qajar dynasty, the city was known as Feiz.
After downfall of the Qajar dynasty, the city was renamed Shahsavar. After the 1979 Revolution the name was returned to its original historic one, Tonekabon. Most present-day people of the city still use the "Shahsavar" name.