معرفی کتاب پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی

بگذارید برای این‌که وقت کم‌ نیاوریم خیلی بی‌مقدمه برویم سر اصل مطلب. وقتی قرار است از نوشته‌ای مثل کتاب «پیرمرد و دریا» و از نویسنده‌ای مثل «ارنست همینگوی» سخن بگوییم، دیگر چه نیازی به مقدمه‌چینی است؟! بدون تردید «ارنست همینگوی» نویسنده جنگ است. جنگ نه به معنای همیشگی و متداولش، بلکه به معنای مبارزه‌ای دائم در سراسر زندگی. چه این مبارزه واقعا در گیرودار یک میدان جنگ واقعی باشد، مانند اثر بی‌نظیرش رمان «وداع با اسلحه»، و چه در میدان زندگی مانند همین رمان ستودنی و حیرت‌انگیز «پیرمرد و دریا» یا رمان درهم شکننده و تراژیک «داشتن و نداشتن». همینگوی خودش می‌گوید که نوشتن‌اش را از جنگ دارد و میدان جنگ بود که او را نویسنده کرد. اما پیرمرد و دریا که مشهورترین و شاید در حقیقت ویران‌کننده‌ترین جنگ زندگی بشر را به تصویر می‌کشد ویژه‌ترین اثر اوست. جنگیدن برای زندگی و به نام زندگی. همینگوی جنگ را برای نویسنده شدن تجربه کرد و آن وقت آن تجربه خونین در میدان‌های واقعی تبدیل شد تمام دارو ندار او برای نوشتن و آثارش، تصویر تلخ و تکان‌دهنده این جریان ویران‌گر بشری.

زندگی ارنست همینگوی در گرداب جنگ و رنج...
زندگی همینگوی معجونی بود که طعم جنگ را هماره در خود داشت و این طعم تلخ و گزنده او را تا پایان زندگی رها نکرد. تراژدی زندگی او را شاید سزاوار باشد که نویسنده‌ای دیگر به قلم آورد. بی‌شک زندگی او تصویر جنگی است تمام عیار. و اما نثر نثر همینگوی، نثری که برای بدست آوردن آن تلاش بسیار کرده بود؛ از نظرگاه بسیاری از صاحب‌نظران نثری بود پخته و مردانه و جذاب. همینگوی دور از دسترس، تخیلی و در رویا نمی‌نوشت. او در میان آتش ایستاده بود و آتش را توصیف می‌کرد. جنگ، فقر، سردرگمی انسان پس از جنگ و واقعیت‌های اصیل اجتماعی در آینه آثار او به خوبی منعکس بود و این همان بود که او خود می‌‌خواست. همینگوی به خوبی آموخته بود که نویسندگی سخن‌پردازی نیست و برای خواندن یک نوشته مخاطب نیازی به فرهنگ لغت ندارد. او از این منظر شاید بسیار غیرروشنفکرانه عمل می‌کرد! اما آثارش پس از گذشتن این همه سال هنوز همان تلخی را در کام خواننده می‌ریزد و پیرمرد و دریا، قصه تکرار شده یک بشر در مبارزه و جنگ فلاکت‌بارش با زندگی شاید تراژیک‌ترین اثری است در به تصویر کشیدن این رنج و تلاش همراه با امید و ایمان.

اگر نسخه چاپ شده پیرمرد و دریای نشر خوارزمی را داشته باشید می‌توانید در کنار ترجمه روان استاد «نجف دریابندری» از مقدمه تقریباً 100 صفحه‌ای ایشان با عنوان «همینگوی، یک دورتمام» پیرامون همینگوی، آثار و زندگی‌اش بهره فراوان ببرید. این‌گونه دو کتاب خوب را در یک کتاب خواهید داشت.

برشی از داستان پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی
«... با خود گفت خیالات بی معنی را بگذار کنار. بخت چیزی است که به هزار شکل در می‌آید. کیست که او را بشناسد؟ ولی به هر شکلی که باشد من می‌خرم، هر چه هم بخواهند میپ‌دهم. گفت: ای کاش روشنایی چراغ‌ها را می‌دیدم. خیلی چیزهاست که می‌گویم ای کاش، ای کاش. ولی این آن چیزی است که حالا می‌گویم ای کاش می‌دیدم. کوشید راحت‌تر تکیه کند و سکان را به دست بگیرد، و از درد تنش دانست که نمرده است.»

بهترین شامپو ضد ریزش مو

مشاهده لیست

ارزانترین یخچال بازار

مشاهده قیمت

بهترین پلی استیشن و ایکس باکس ایران

مشاهده قیمت