معرفی کامل شهر زیبای شیراز در استان فارس (Shiraz city)
شیراز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان فارس است. جمعیت شیراز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۷۱۲٬۷۴۵ تن بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به ۱٬۸۶۹٬۰۰۱ تن میرسد.شیراز در بخش مرکزی استان فارس، در ارتفاع ۱۴۸۶ متری از سطح دریا و در منطقهٔ کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشته کوههای زاگرس) محدود شدهاست.
شیراز پس از تبریز (در سال ۱۲۸۷) و تهران (در سال ۱۲۸۹) سومین شهر ایران است که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی، نهاد شهرداری در آن تأسیس گردید. شهرداری شیراز به ۱۱ منطقهٔ مستقل شهری تقسیم شده و جمعاً مساحتی بالغ بر ۲۴۰ کیلومتر مربع را شامل میشود.
نام شیراز در کتابها و اسناد تاریخی، تحت نامهای مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیدهاست. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بودهاست. شیراز در دوران بنیامیه به محل فعلی منتقل میشود و به بهای نابودی اصطخر – پایتخت قدیمی فارس – رونق میگیرد. این شهر در دوران صفاریان، بوییان و زندیان پایتخت ایران بودهاست.
شیراز از دیرباز به واسطهٔ مرکزیت نسبیاش در منطقهٔ زاگرس جنوبی و واقعشدن در یک منطقهٔ به نسبت حاصلخیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجانشینان و عشایر بودهاست. همچنین این شهر در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بندر بوشهر قرار گرفتهاست.
شیراز به سبب جاذبههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا میخواند. سید علی خامنهای -رهبر ایران- لقب سومین حرم اهل بیت در ایران را به این شهر نسبت داد.
جمعیت شهر: ۱٬۷۱۲٬۷۴۵
کلانشهر: ۱٬۸۶۹٬۰۰۱ تن
تراکم جمعیت : ۶٫۸۹۰ نفر بر کیلومتر مربع
مساحت ۲۴۰ کیلومتر مربع
میانگین دمای سالانه ۱۸ درجهٔ سانتیگراد
میانگین بارش سالانه ۳۳۷ میلیمتر
روزهای یخبندان سالانه ۲۹ روز
پیششماره تلفنی ۰۷۱
وبگاه : shiraz.ir
شناسهٔ ملی خودرو ایران 73-63-83-93
ریشه نام شیراز
اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوحهای گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی در گوشه جنوب غربی شهر یافت شدهاست. لوحهای نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد. با توجه به فونتیک چنین برداشت میشود: تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم گرفته شدهاست که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام دادهاست. نام شیراز بر روی سفالهای پیدا شده از ویرانههای دوره ساسانی در سده دوم پس از میلاد نیز رویت شدهاست. بر اساس نوشتههای برخی از نویسندگان بومی، با توجه به شاهنامه، نام شیراز از نام پسر سومین شاه جهان یعنی تهمورث مشتق شدهاست. در کاوشهای باستانشناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشتنبشتههایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آنها به قلعهای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شدهاست. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شدهاست که حاوی نام «شیراز» میباشند.ابن حوقل، جغرافیدان مسلمان سده چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر میداند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدانجا حمل میشد و از آنجا چیزی به جایی نمیبردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شدهاست.
از دیدگاه تاریخی
برطبق تاریخ ایران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دایمی در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی پیش از آن برسد. اما اولین اشارههای معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی بر میگردد.» به نوشته دانشنامه اسلامی نیز شیراز شهری است بنا شده در دوران اسلامی در محلی که از زمان ساسانی یا احتمالاً پیش از آن سکونت گاه دایمی انسان بودهاست.
بگفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا «این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده یا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال ۶۹۳ پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشدهاست.»
جان لیمبرت، چنین جمعبندی میکند که هر چند تاریخ نگاران اسلامی بر این عقیده هستند که شیراز در سده اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهادهشدهاست، اما باید دانست که شهری با نامی نزدیک به نام شیراز پیش از اسلام در محل یا نزدیک شهر وجود داشتهاست که نام خود را به شهر فعلی شیراز دادهاست. خصوصاً با توجه به اشارهای که حمدالله مستوفی داشتهاست. مستوفی در نزهتالقلوب (۷۴۰ ق) معتبرترین روایت را این میداند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام تجدید عمارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگری هم آوردهاست که تجدید بنا بر دست عمزادهٔ حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفتهاست. آثاری عیلامی (شامل یک سهپایه برنزی) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرقی شیراز یافتشدهاست. همچنین در تعدادی لوحهای عیلامی مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاههای مهمی در تی/شی-را-ایز-ایز-ایش (تیرازیس یا شیرازیس) اشاره میکند که بیشک همان شیراز امروزی است.
لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هر سه فهرستی از نشانههای متعددی از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پیش از اسلام را ذکر کردهاند. مانند نگارههای سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامهای هرمزد و کارنیان) و قلعهای باستانی بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر.
شهبازی میگوید که شواهد بالا چنین مینمایاند که شیراز تا پایان دوره ساسانی شهری با جمعیتی عمده و احتمالاً مرکزی اداری بودهاست. آرتور آربری چنین نتیجه میگیرد که بزرگی شیراز به هر اندازه بوده، این شهر در زمان داریوش زیر سایه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدونی زیر سایهٔ شهر همسایه استخر بودهاست.
همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسانی به مرکزیت فیروزآباد ذکر شدهاست و شیراز جزئی از آن بودهاست. اردشیر خوره یکی از پنج بخشی بودهاست که استان فارس ساسانیان را تشکیل میدادهاست. این اطلاعات در مهرهای ساسانی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنونی شهر شیراز بدست آمدهاست و لیمبرت چنین پیشنهاد مینماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس یا شیرازیس یاد شده در لوحهای عیلامی پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعلی شیراز در نزدیک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوالی شهر به یادگار گرفتهاست.
باستان شناسان موزهٔ متروپولیتن نیویورک نیز با توجه به نتایج حفاریهای خود در محل قصر ابونصر، این استحکامات و احتمالاً روستاهای اطراف را به عنوان محل شیراز پیش از اسلام پیشنهاد میکنند. آنها گفتههای بلخی در سده ۱۲ نقل میکنند که میگوید: در محلی که شیراز کنونی وجود دارد منطقهای بودهاست با چند قلعه در میان دشتی باز. آنان در مورد داستان بنیان نهاده شدن شهر جدید شیراز و انتقال آن به محل جدید چنین نظر میدهند که انتقال یک شهر در بسیاری جاهای دیگر مانند نیشابور و قاهره نیز اتفاق افتادهاست. در این حالت پس از تحولات یا تغییراتی سیاسی، شهر به محلی در نزدیکی شهر قدیم منتقل شده و شهر قدیمی رها گشته تا به شهری حاشیهای یا تلی از خرابه تغییر پیدا کند.
در اسطورهها و روایات سنتی
طبق روایتی سنتی بنای شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پیشدادی صورت گرفته و با گذشت زمان این شهر رو به ویرانی گذاشت. همچنین طبق روایت سنتی دیگری در محل شهر شیراز شهری بنام فارس بودهاست که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح میباشد.
فتح فارس توسط مسلمانان
استان فارس ساسانیان شامل استان فارس، یزد، حاشیه خلیج فارس و جزایر آن و بخشی از خوزستان کنونی بود، و طی حملات اعراب بین سالهای ۶۴۰–۶۵۳ میلادی که از بصره سازماندهی میشد به تسخیر درآمد. در آن زمان در محل شیراز کنونی شهری نبود. اما قلعههایی در حوالی شیراز کنونی وجود داشت که در سال ۶۴۱ میلادی به تسخیر اعراب درآمد. در طی این دوران اعراب حملات متعددی از محل این قلعه به استخر تدارک دیدند. استخر، پایتخت فارس تا سال ۶۵۳ میلادی مقاومت کرد. «شهر اصلی فارس، استخر، پیوندهایی نزدیک با سلسله ساسانی و دین زردشتی داشتند. حکمرانان عرب میخواستند که مرکزی رقیب و اسلامی در قلمرو تازه فتح شده خود درست کنند.» هنگامی که اعراب شهر شیراز را بنیان نهادند، شهر را بگونهای بنیان گذاشتند که بزرگتر از اصفهان باشد.
شهبازی مینویسد که به سبب قرار داشتن شیراز در محل تلاقی راههای منتهی به یزد، کرمان، خوزستان، اصفهان و خلیج فارس، شیراز به پایگاه (سپاه مسلمانان) در فارس و مقر دولت و کارگزاران ارشد نظامی و اداری تبدیل شد و برای دو سده محل استقرار فرمانداران عرب فارس بود. هرچند تا دو سده شیراز زیر سایه شهر رقیب، استخر بود. اما بتدریج با اسلام آوردن ایرانیان و انحطاط شهر استخر، اهمیت شهر استخر به شیراز منتقل شد. از این دوران اطلاعات کمی در دسترس است ولی مشخص است که تا سده نهم میلادی شیراز دارای مسجد جامع نبودهاست. یعنی تا زمانی که صفاریان شیراز را پایتخت حکومت خود قرار دادند.
آل بویه تا صفویان
در سده چهارم و پنجم هجری قمری سلسلهٔ آل بویه فارس، شیراز را به پایتختی برگزیدند و مساجد، قصرها، کتابخانه و کانال آبرسانی از رودخانه کر در آن بنا نمودند. در این دوران شیراز به بزرگترین شهر استان فارس (شامل یزد و سواحل شمالی خلیج فارس) تبدیل شده بود. آل بویه پیرو شیعه ۱۲ امامی بودند و شیعه را تبلیغ نموده و مراسمی مانند محرم و عید غدیر را پاس میداشتند. با اینحال آل بویه سیاست مدارا و پذیرا بودن با سایر مذاهب مانند اهل سنت را در پیش داشتند. در زمان آنها غیر مسلمانان مانند زردشتیها مجبور نبودند که علامت مشخص کننده به تن داشته باشند یا در محلههای خاصی زندگی کنند. در زمان آل بویه بازار شهر در هنگام جشن مهرگان و نوروز نورانی میشد و هنگامی که در سال ۳۶۹ هجری مصادف با ۹۸۰ میلادی مسلمانان شیراز علیه زرتشتیان به اغتشاش پرداختند، عضدالدوله لشکری برای تنبیه اغتشاشکنندگان به شیراز فرستاد.
اتابکان فارس (سَلغُریان) از نیمهٔ سدهٔ ۶ هجری (۱۲ میلادی) بر شیراز مستولی شدند. در دورهٔ آنها شیراز شکوفا شد و بناهای متعددی نظیر مدرسه، بیمارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدبیر اتابکان در حمله چنگیز خان مغول، شیراز از تخریب و قتلعام در امان ماند چرا که حکمرانان سلغری، ابوبکر بن سعد به پرداخت مالیات به مغولان رضایت دادند. آخرین حکمران اتابک اَبِش بنت سعد بود که به همسری پسر هلاکوخان مغول درآمد. مهریه او بخشش خراج شیراز بود و بدین ترتیب اتابکان فارس در سال ۶۸۵ هجری (۱۲۸۷–۱۲۸۶ میلادی) منقرض شد. شیراز همچنین از قتلعام تیمور نیز در امان ماند زیرا شاه شجاع، فرماندار فارس تسلیم شد. در سده سیزدهم میلادی، شیراز مرکزی پیشرو در علم و هنر بود. بخاطر تشویق حاکمان و وجود دانشمندان و هنرمند، این شهر توسط جغرافیدانان قدیمی دارالعلم نامیده میشد.
دوران صفویه تا دوران معاصر
شیراز بسال ۹۰۹ هجری (۱۵۰۳ میلادی) به دست صفویه افتاد. شاه اسماعیل در راه توسعه تشیع رهبران مذهبی اهل سنت شهر را از دم تیغ گذرانید. در این دوران بناهای متعددی در شیراز مانند مدرسه خان، قصری در محل «میدان» و حصاری بدور شهر ساخت. شهر شیراز در دوران صفویه دو گروه رقیب را در خود جای دادهبود. حیدریها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شرق سکنا داشتند و نعمتیها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمتالله ولی بودند.
*نمایی از شهر شیراز در سده هفدهم میلادی (دوره صفویه) اثر ژان شاردن.
پس از حمله افغانها به ایران و سقوط صفویه در سال ۱۷۲۲ میلادی، سپاه افغان در سال ۱۷۲۳ روانه شیراز شد. شیراز پس از نه ماه محاصره و تحمل قحطی تسلیم شد. گفته میشود طی این محاصره حدود ۱۰۰ هزار تن از مردم شیراز هلاک شدند. نادرشاه توانست در سال ۱۷۲۹ شیراز را از دست افغانها درآورد و خرابیهای به بار آمده را ترمیم نماید. اما با شورش حکمرانان محلی در دوره افشاریان علیه نادر شاه، نادر شاه سپاهی را روانه شیراز کرد و شهر پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد. پس از این حمله بسیاری از مردم شیراز از دم تیغ گذشتند و دو کله مناره در اطراف شهر برپا شد و باغهای اطراف شیراز نابود شد.
کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷–۱۷۶۶ میلادی) بهعنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزودهشد. شیشه ساخت شیراز به تمام ایران صادر میشد و شراب شیراز که عمدتاً توسط ارمنیان و یهودیان ساخته میشد از طریق خلیج فارس به بازار هند صادر میشد. در دوره کریم خان استادکاران و کارگران از سراسر ایران به شیراز آورده شدند. گفته شدهاست که تنها ۱۲٬۰۰۰ تن در ساختن خندق جدید دور شهر شرکت داشتند. بدستور کریم خان بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوانخانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها و لکهایی که در سپاه کریم خان بودند بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخشهای حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود. پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار پایتخت را به تهران منتقل نمود. در دوره قاجاریه، سید علی محمد باب در سال ۱۲۶۱ هجری قمری (۱۸۴۵ میلادی) در شهر شیراز شروع تبلیغ آیین خود نمود. او دستگیر و از شهر اخراج شد. در زمان اشغال ایران در جنگ جهانی اول، شیراز از کانونهای مبارزه با نیروهای خارجی بود و کمیته ملی حافظین استقلال ایران در این شهر فعالیت میکرد.
در اثر شیوع آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰٬۰۰۰ تن از مردم شیراز جان خود را از دست دادند. شیراز از دوران صنعتی شدن زمان رضا شاه که در شهرهای مختلف ایران رخ داد، چندان بهرهای نبرد؛ ولی پس از جنگ جهانی دوم شیراز پیشرفت زیادی داشت. در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی پس از شهرهای صنعتی تبریز و اصفهان و شهر مذهبی مشهد قرار داشت. در سالهای منتهی به انقلاب شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند شیراز دیگر در سر شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران را نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راهآهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با اینحال مراکز آموزش عالی، پایگاههای نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.
پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاست که از مهمترین کارهای انجام گرفته میتوان به احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه اشاره نمود.
یه علت گازرسانی از پالایشگاه گازی بیدبلند به مجتمع پتروشیمی شیراز، شهر شیراز یکی از اولین شهرهای گازرسانی شده در ایران بودهاست، شرکت گازرسانی منطقه ۵ از سال ۱۳۴۲ در این شهر فعالیت داشتهاست که در اسفند ماه ۱۳۷۷ به شرکت گاز استان فارس تغییر نام یافت.
روز شیراز
با تصویب شورای شهر شیراز و تأیید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز نامگذاری شدهاست. به همین مناسبت، همه ساله برنامههای ویژهای از طرف شهرداری شیراز در این روز برگزار میگردد. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی برای اولین بار در ایران ۱۲ بالون هوای داغ به طور همزمان بر فراز آسمان شیراز به پرواز درآمدند. به مناسبت هفته شیراز بالنهایی از کشورهای مختلف اروپایی توسط بالن سواران حرفهای با حضور شهروندان شیرازی در آسمان شیراز پرواز کردند. بالنها از ۲ منطقه استادیوم ورزشی حافظیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز برخاسته و پس از پروازی تقریباً ۲ ساعته بر فراز شهر شیراز، در نقاط مختلف فرود آمدند.
وضعیت طبیعی
شهر شیراز، مرکز استان فارس به طول ۴۰ کیلومتر و عرضی متفاوت بین ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر با مساحت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع به شکل مستطیل و از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی ایران و در بخش مرکزی فارس قرار دارد. اطراف شیراز را رشته کوههای نسبتاً مرتفعی به شکل حصاری استوار، احاطه کردهاند که از لحاظ سوقالجیشی و حفظ شهر اهمیت ویژهای دارند. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشتهکوههای زاگرس) محدود شدهاست. مختصات جغرافیایی شیراز عبارتست از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانهٔ خشک شیراز رودخانهٔ فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضهٔ خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو میریزد.
آب و هوا
نقشهٔ آب و هوایی ایران؛ شهر شیراز در جنوب غرب کشور قرار گرفته و آب و هوای آن مدیترانهای است.
میانگین دما در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۳۰ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال)، ۵ درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۷ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۲۰ درجهٔ سانتیگراد میباشد و میانگین سالانهٔ دما ۱۸ درجهٔ سانتیگراد است. میزان بارندگی سالیانهٔ شهر شیراز ۳۳۷٫۸ میلیمتر میباشد.
زبان
مردم شیراز زبان فارسی را با لهجه شیرازی تکلم میکنند. لهجه شیرازی دارای ۲۳ همخوان /P/ , /b/ , /f/ , /v/ , /t/ , /d/ , /k/ , /g/ , /q/ , /c/ , /j/ , /s/ , /z/ , /s/ , /z/ , /m/ , /n/ , /l/ , /r/ , /h/ , /x/ , /?/ , /y/ و ۹ واکه ساده /a/ , /a:/ , /e/ , /e:/ , /o/ , /o:/ , /a/ , /i/ , /u/ و ۵ واکه مرکب /y/ , /ay/ , /ou/ , /ey/ , /ow/ میباشد و ساخت هجایی آن cvc(c) است. تحقیقات در مورد وضع حاضر لهجه شیرازی نشان میدهد که در میان شیرازیان میزان آشنایی با این لهجه در سنین بالاتر بیشتر میباشد. در میان بانوان میزان آشنایی زنان خانهدار و در میان مردان، کسانی که کار آزاد دارند آشنایی بیشتری با این لهجه دارند. ظهور دو شاعر بزرگ فارسی نو، حافظ و سعدی، باعث تأثیرپذیری تمام جنبههای زندگی مردم شیراز از عصر مغول به پس از آثار این شاعران شد. بگونهای که باعث افول گویش پیشین مردمان این شهر و حکمفرما شدن فارسی نو در این شهر شد.
فرهنگ
شهر شیراز به شهر شعر در ایران معروف است. از میان شاعرهای بانویِ معروف ایران میتوان از جهانملک خاتون که در شیراز میزیسته نام برد. شیراز به شهر شعر، شراب، باغ و گل و بلبل معروف است. باغ در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار است و شیراز از قدیم به داشتن باغهای بسیار و زیبا مشهور بودهاست. شیراز از دوران باستان باغهای انگور فراوانی داشته و همین باعث شهرت جهانی شراب شیراز در دنیا شدهاست. امروزه بیشتر باغهای این شهر در شمال غرب آن و در مناطق قصردشت، کشن، چمران و معالیآباد واقع شدهاند. تعدادی از باغهای شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حایز اهمیت هستند و بهعنوان مراکز مهم گردشگری بهشمار میآیند. از معروفترین این باغها میتوان به باغ ارم، باغ عفیفآباد، باغ دلگشا و باغ جهاننما اشاره نمود.
جشن هنر شیراز.
شهر شیراز در بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل برگزاری جشن هنر شیراز بود. این جشنواره در زمان خود بزرگترین رویداد فرهنگی در نوع خود در سطح جهان بود. این رویداد با هدف تشویق هنرهای سنتی ایران و بالا بردن استانداردهای فرهنگی ایران تشکیل شدهبود. همچنین این رویداد محلی بود برای گرد آمدن بزرگترین هنرمندان سنتی و مدرن ایران و سراسر دنیا در رشتههای مختلف هنری.
جمعیت
در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی انجام گرفت، شهر شیراز با ۱۷۰٬۶۵۹ تن جمعیت ششمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری سال ۱۳۵۵ خورشیدی این شهر با پیشیگرفتن بر آبادان به پنجمین شهر پرجمعیت ایران تبدیل شد؛ و تا سرشماری سال ۱۳۷۵ خورشیدی همین جایگاه را در اختیار داشت. در آخرین سرشماری انجامگرفته در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، کرج با رشد سریع خود بر شیراز پیشی گرفت.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر شیراز در این سال بالغ بر ۱٬۲۱۴٬۸۰۸ تن بودهاست که از این تعداد ۶۱۳٬۸۳۰ تن مرد و ۶۰۰٬۹۷۸ تن زن بودهاند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۳۱۵٬۷۲۵ خانوار بودهاست.
جاذبههای تاریخی
شیراز به عنوان یکی از مهمترین مراکز گردشگری و توریستی ایران مطرح بوده و با جاذبههای تاریخی فراوان برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شدهاست. از جاذبههای تاریخی شهر شیراز میتوان به آتشکدهٔ صمیکان، آرامگاه حافظ، آرامگاه خواجوی کرمانی، آرامگاه سعدی، ارگ کریمخان، باغ جهاننما، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهلتن، باغ دلگشا، باغ عفیفآباد، باغ نارنجستان قوام، باغ هفتتن، خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاهفرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک، قصر ابونصر، قلعهٔ ککها، مدرسهٔ آقاباباخان، مدرسهٔ خان، موزهٔ پارس، موزهٔ هفتتنان، نقش برجسته بهرام در برم دلک اشاره کرد.
در سال ۱۳۷۴ در پروژه بین الحرمین ۷ هکتار از بافت تاریخی شیراز که متشکل از ۸۷ خانه تاریخی، مسجد و مدرسه تاریخی بود تخریب شد. هماکنون نیز تصمیم بر این است که تحت همان پروژه ۵۷ هکتار دیگر بدون در نظر گرفتن آثار و بناهای ارزشمند تاریخی تخریب و جایش را به پاساژهای تجاری بدهد.
جاذبههای طبیعی
از جاذبههای طبیعی شهر شیراز میتوان به آبشار کوهمره سرخی، برمدلک، پارک قلعهبندر، پارک ملی بمو، باغ پرندگان شیراز، پیربناب، چشمهٔ جوشک، چشمهٔ خارگان، چشمهٔ ریچی، دریاچهٔ دشت ارژن، دریاچهٔ مهارلو، رکنآباد، رودخانهٔ قرهآغاج، روستای قلات، کوه سبزپوشان، گردشگاه آتشکده، گردشگاه چاهمسکی، گردشگاه چشمه سلمانی و گردشگاه هفتبرم اشاره کرد.
چشمههای طبیعی موجود در اطراف شیراز هم از جهت آبدرمانی و هم از جهت جذب گردشگر برای صنعت گردشگری استان فارس از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و صنعت گردشگری این استان را رونق میبخشند.
جاذبههای مذهبی
مزار امامزادگان متعددی که در شیراز وجود دارد، در طول سدهها ساختار اجتماعی و اقتصادی این شهر را شکل دادهاست. گفته میشود که در زمان مأمون خلیفهٔ عباسی، تعدادی از فرزندان و نوادگان موسی بن جعفر -امام هفتم شیعیان- به شیراز پناه آورده بودند. برطبق روایتهای مختلف، آنان به مرگ طبیعی درگذشتند یا توسط حاکم عباسی کشته شدند. پس از سالها تعدادی از این مزارها شناسایی شدند و زیارتگاه شیعیان قرار گرفتند. برخی از این امامزادگان -همچون علی بن حمزه- در دورهٔ آل بویه شناسایی شدند؛ ولی برای بعضی دیگر -مانند شاهچراغ- حدود چهارصد سال زمان لازم بود تا توسط حکمرانان سَلغُری شیراز شناسایی شوند. شناسایی بیشتر این مزارها بیش از آنکه براساس شواهد و اسناد تاریخی باشد، بر مبنای احادیث و روایات اسلامی بودهاست.
فضای سبز
سرانه فضای سبز در شیراز در سال ۱۳۸۷ برابر با ۱۲٫۷ متر مربع به ازای هر تن است. هماکنون در شهر شیراز ۱۱۸ پارک فعالیت میکنند که این تعداد شامل ۴۸ پارک شهری و ۷۰ پارک محلهای میباشد که از این جهت مساحت کل پارکها در شیراز ۲٬۱۷۰٬۵۵۰ متر مربع میباشد که از این میزان ۱۲۸٬۰۴۴ متر مربع متعلق به پارکهای محلهای و ۲٬۰۴۲٬۵۰۶ متر مربع متعلق به پارکهای شهری است و همچنین پارک آزادی با ۲۰۴٬۱۹۱ مترمربع مساحت بزرگترین پارک شیراز محسوب میشود.
نمایشگاه بینالمللی
نمایشگاه بینالمللی شیراز بزرگترین مرکز نمایشگاهی در جنوب ایران میباشد. این نمایشگاه در فضایی بالغ بر ۷۶۰٬۰۰۰ متر مربع در شمال غرب شیراز تأسیس گردیدهاست. نمایشگاه بینالمللی شیراز هماکنون دارای فضایی به میزان ۱٫۷ کیلومتر مربع بهصورت ۶ سالن سرپوشیده و سه سالن در حال ساخت و فضای باز نمایشی به میزان ۳٬۰۰۰ متر مربع میباشد.
نگارخانههای شیراز
شیراز دارای ۱۸ نگارخانهاست که به پرپایی و نمایش آثار هنری و فرهنگی میپردازند.
موزهها
شهر شیراز تعداد ۱۱ موزه را در خود جای دادهاست که از میان آنها میتوان به موزههایی همچون موزه هخامنشی که به نمایش اشیای متعلق به زمان هخامنشی میپردازد، موزه ساسانی که به نمایش اشیایی از دوره ساسانی میپردازد، موزه قاجار که به نمایش اشیاء زمان قاجار میپردازد، موزهٔ تاریخ طبیعی و تکنولوژی که به نمایش گونههای جانوری، گیاهی و زمینشناسی میپردازد، موزه پارس که به نمایش اشیاء سفالی از هزارههای پیش از میلاد تا دوره قاجاریه میپردازد و موزه عفیفآباد که به نمایش سلاحهای گوناگون دوره صفویه تا دوره پهلوی میپردازد اشاره کرد.
هتلها و مراکز اقامتی
شهر شیراز مجموعاً دارای ۱۳۱ مهمانپذیر و مهمانسرا ثبت شده و همچنین ۳۴ هتل میباشد که از این تعداد، هتلهای شیراز، زندیه، چمران، پارس و هما پنج ستاره، ۲۶ هتل چهار، سه، دو و یک ستاره و ۴ هتل آپارتمان میباشند.
Shiraz is the sixth-most-populous city of Iran and the capital of Fars Province (Old Persian as Pârsâ). At the 2011 census, the population of the city was 1,700,665 and its built-up area with "Shahr-e Jadid-e Sadra" (Sadra New Town) was home to 1,500,644 inhabitants. Shiraz is located in the southwest of Iran on the "Roodkhaneye Khoshk" (The Dry River) seasonal river. It has a moderate climate and has been a regional trade center for over a thousand years. Shiraz is one of the oldest cities of ancient Persia.
The earliest reference to the city, as Tiraziš, is on Elamite clay tablets dated to 2000 BC. In the 13th century, Shiraz became a leading center of the arts and letters, due to the encouragement of its ruler and the presence of many Persian scholars and artists. It was the capital of Persia during the Zand dynasty from 1750 until 1800. Two famous poets of Iran, Hafez and Saadi, are from Shiraz, whose tombs are on the north side of the current city boundaries.
Shiraz is known as the city of poets, literature, wine (despite Iran being an Islamic republic), and flowers. It is also considered by many Iranians to be the city of gardens, due to the many gardens and fruit trees that can be seen in the city, for example Eram Garden. Shiraz has had major Jewish and Christian communities. The crafts of Shiraz consist of inlaid mosaic work of triangular design; silver-ware; pile carpet-weaving and weaving of kilim, called gilim and jajim in the villages and among the tribes. In Shiraz industries such as cement production, sugar, fertilizers, textile products, wood products, metalwork and rugs dominate. Shirāz also has a major oil refinery and is also a major center for Iran"s electronic industries: 53% of Iran"s electronic investment has been centered in Shiraz. Shiraz is home to Iran"s first solar power plant. Recently the city"s first wind turbine has been installed above Babakoohi mountain near the city.
Etymology
The earliest reference to the city is on Elamite clay tablets dated to 2000 BCE, found in June 1970, while digging to make a kiln for a brick factory in the south western corner of the city. The tablets written in ancient Elamite name a city called Tiraziš. Phonetically, this is interpreted as /tiračis/ or /ćiračis/. This name became Old Persian /širājiš/; through regular sound change comes the modern Persian name Shirāz. The name Shiraz also appears on clay sealings found at a 2nd-century CE Sassanid ruin, east of the city. By some of the native writers, the name Shiraz has derived from a son of Tahmuras, the third Shāh (King) of the world according to Ferdowsi"s Shāhnāma.
History
Pre-Islamic
Shiraz is most likely more than 4,000 years old. The name Shiraz is mentioned in cuneiform inscriptions from around 2000 BC found in southwestern corner of the city. According to some Iranian mythological traditions, it was originally erected by Tahmuras Diveband, and afterward fell to ruin.
In the Achaemenian era, Shiraz was on the way from Susa to Persepolis and Pasargadae. In Ferdowsi"s Shāhnāma it has been said that Artabanus V, the Parthian Emperor of Iran, expanded his control over Shiraz. Ghasre Abu-Nasr (meaning "the palace of AbuNasr") which is originally from Parthian era is situated in this area. During the Sassanid era, Shiraz was in between the way which was connecting Bishapur and Gur to Istakhr. Shiraz was an important regional center under the Sassanians.
Islamic period
The city became a provincial capital in 693, after Arab invaders conquered Istakhr, the nearby Sassanian capital. As Istakhr fell into decline, Shiraz grew in importance under the Arabs and several local dynasties. The Buwayhid empire (945–1055) made it their capital, building mosques, palaces, a library and an extended city wall. It was also ruled by the Seljuks and the Khwarezmians before the Mongol conquest.
The city was spared destruction by the invading Mongols, when its local ruler offered tributes and submission to Genghis Khan. Shiraz was again spared by Tamerlane, when in 1382 the local monarch, Shah Shoja agreed to submit to the invader. In the 13th century, Shiraz became a leading center of the arts and letters, thanks to the encouragement of its ruler and the presence of many Persian scholars and artists. For this reason the city was named by classical geographers Dar al-‘Elm, the House of Knowledge. Among the Iranian poets, mystics and philosophers born in Shiraz were the poets Sa"di and Hafiz, the mystic Roozbehan, and the philosopher Mulla Sadra. Thus Shiraz has been nicknamed "The Athens of Iran". As early as the 11th century, several hundred thousand people inhabited Shiraz. In the 14th century Shiraz had sixty thousand inhabitants. During the 16th century it had a population of 200,000 people, which by the mid-18th century had decreased to only 55,000.
In 1504, Shiraz was captured by the forces of Ismail I, the founder of the Safavid dynasty. Throughout the Safavid empire (1501–1722) Shiraz remained a provincial capital and Emam Qoli Khan, the governor of Fars under Shah Abbas I, constructed many palaces and ornate buildings in the same style as those built during the same period in Isfahan, the capital of the Empire. After the fall of the Safavids, Shiraz suffered a period of decline, worsened by the raids of the Afghans and the rebellion of its governor against Nader Shah; the latter sent troops to suppress the revolt. The city was besieged for many months and eventually sacked. At the time of Nader Shah"s murder in 1747, most of the historical buildings of the city were damaged or ruined, and its population fell to 50,000, one-quarter of that during the 16th century.
Shiraz soon returned to prosperity under the rule of Karim Khan Zand, who made it his capital in 1762. Employing more than 12,000 workers, he constructed a royal district with a fortress, many administrative buildings, a mosque and one of the finest covered bazaars in Iran. He had a moat built around the city, constructed an irrigation and drainage system, and rebuilt the city walls. However, Karim Khan"s heirs failed to secure his gains. When Agha Mohammad Khan, the founder of the Qajar dynasty, eventually came to power, he wreaked his revenge on Shiraz by destroying the city"s fortifications and moving the national capital to Tehran. Although lowered to the rank of a provincial capital, Shiraz maintained a level of prosperity as a result of the continuing importance of the trade route to the Persian Gulf. Its governorship was a royal prerogative throughout the Qajar dynasty. Many of the famous gardens, buildings and residences built during this time contribute to the city"s present skyline.
Shiraz is the birthplace of the co-founder of the Bahá"í Faith, the Báb (Siyyid "Ali-Muhammad, 1819–1850). In this city, on the evening of 22 May 1844, he first declared his mission as the bearer of a new divine revelation. For this reason Shiraz is a holy city for Bahá’ís, and the city, particularly the house of the Báb, was identified as a place of pilgrimage. Due to the hostile climate towards Baha"is in Iran, the house has been the target of repeated attacks; the house was destroyed in 1979, to be paved over two years later and made into a public square.
In 1910, a pogrom of the Jewish quarter started after false rumours that the Jews had ritually killed a Muslim girl. In the course of the violent riots, 12 Jews were killed and about 50 were injured, and 6,000 Jews of Shiraz were robbed of all their possessions.
During Pahlavi dynasty Shiraz has become center of attention again. Many important landmarks like Tombs of Poets" such as Sa"di and Hafiz, has been constructed and presented to public. Also the site of well-known Persapolis was re-discovered by the order of the Shah to be excavated and to be valued.
Lacking any great industrial, religious or strategic importance, Shiraz became an administrative center, although its population has nevertheless grown considerably since the 1979 revolution.